به گزارشهزار ماسوله، به نقل از سلام پاوه سد داریان با همه حرفها وحدیثهای پیرامونش به مراحل پایانی خود میرسد. در اینجا قصد بر آن نیست که درباره تبعات این پروژه صحبت شود. در این مورد به اندازه کافی بحث شده است. آیندگان به قضاوت خواهند نشستآن دم که چند دهه بعد سدی میماند با حجمی مرده و نیروگاهی از رده خارج شده و انبوهی شرمساری در برابر تاریخ. حال و روز منابع آبی کشور خود بزرگترین گواه بر ناصحیح بودن روشهایی است که تاکنون متولیان آب کشور اتخاذ کردهاند. آنچه ما را دوباره وادار به نوشتن کرد صحبت های اخیرآقای مشیری کارفرمای سد داریاندر دیدار اخیر با شهردار و اعضای محترم شورای اسلامی شهر پاوه بود.
اینکه مطرح کردن این مطالبات از جانب مردم با مجریان و کارفرمایی که در این چند سال نشان دادهاند نه تنها به بازخورد اقداماتشان برایشان فاقد کوچکترین اهمیت بوده که به دغدغه ها مردم محلی نیز وقعی نمینهند اقدامی درست بوده یا خیر را بهحساب حسن نیت شهردار و شورای شهر پاوهمیگذاریم.اما اظهارات جناب مشیری در این دیدار نه تنها محل تردید جدی که توهین آشکار به فرهنگ و مردم منطقه نیز می باشد.
آقای مشیریدر ابتدا در بیان دستاوردهای سد داریان به چگونگی حل معضل بیکاری و تخلیه روستاهای منطقه با جذب ۸۱ درصدی نیروهای بومی در این پروژه اشاره میکند. اینکه بیکاری یکی از مشکلات اصلی کشور و به تبع آن منطقه هورامان میباشد جای هیچ تردیدی نیست اما جناب مشیری بر اساس کدام آمار و مطالعه صورت گرفته ادعای حل این مشکل توسط پروژه سد داریان را دارد. طبیعی است که پروژههای عمرانی باعث اشتغالزایی به صورت مقطعی خواهند شد اما اگر سدسازی تأثیر ادعایی ایشان بر اشتغالزایی را داشت قاعدتاً کشوری با ۶۴۷ سد به بهرهبرداری رسیده و ۱۴۶ سد در حال ساخت (آمار شرکت مدیریت منابع آب ایران) نمیبایست با آمار بالای بیکار مواجه میبود. سد داریان به دلیل نوع کارکرد و نیز بافت منطقهفاقد صنایع وابسته و زنجیرهایبوده و با پایان عملیات اجرایی آن تمامی نیروهای شاغل در آن دوباره به جمع بیکاران منطقه افزوده میشوند.
اما در مورد مسئله تخلیه روستاهای منطقه باید خاطر نشان ساخت که روستاهای هورامانمظهر تولید و خودکفاییو سرزندگیاند و اتفاقاً این وجه غالب است که اکنون ۳ مورد از روستاهای منطقه را نامزد ثبت در فهرستمیراث جهانی یونسکوکرده است. روستاهای منطقه هیچ وقت با خطر تخلیه مواجه نبودهاند و گویا آقای مشیری فراموش کردهاند که برای اولین بار این افتخار قرار است نصیب او و مجموعه متبوعش شود!!.همان روستاهایی که ۸ سال جنگ تحمیلی نیز نتوانست آنها را تخلیه کند. و مردمان آن در مقابل دشمنان قسم خورده انقلاب تا آخرین قطره خون خود مقاومت کردند و شهدای گرانقدری را تقدیم انقلاب کردند.
آقای مشیریدر ادامه ساختمان های برافراشته در شهر پاوه را نیز یکی از دستاوردهای سد داریان می داند. در این خصوص نیز ادعای آقای مشیری از چند وجه محل ایراد جدی است.نخستآنکه نیروهای بومی جذب شده در سد داریان بیشتر کارگران و تکنیسنهایی با دستمزدهای پایین بودهاند. همگان از وضعیت اسفبار پرداخت دستمزد این پروژه مطلع هستند و سوال اینجاست که منابع حاصل از این پرداختها آن اندازه بودهاند که بتوانندوضعیت مسکن شهر پاوه را متحول کنند؟. خاصتاً اگر حداقل دستمزد وزارت کار را با هزینه متوسط ساخت یک واحد مسکونی در شهری مانند پاوه مقایسه کنیم.
ودومآنکه وضعیت مسکن در سراسر کشور متأثر از دوره های رکود و رونق و بیشتر پیشرو بازار مسکن در شهر تهران میباشد که در سالهای ۹۱ و نیمه اول ۹۲ یکی از پررونقترین دوران خود را تجربه کرده است و به تبع واحدهای مسکونی ساخته شده در شهر پاوه نیز متأثر از رونق مذکور میباشد. (بنگرید به هفته نامه تجارت فردا، شماره ۱۳۰، سیکلهای رکود و رونق در بازار مسکن).
جناب مشیریکه از یک طرف با این ادعا که تنها یک مجری است از خود سلب مسئولیت کرده و حتی از قبول کوچکترین مساعدتها شانه خالی میکندو از طرف دیگر رونق و تحول!! منطقه را مدیون مدیریت داهنانه و عملکرد بی خطای خود میدانددر توهینی آشکار به فرهنگ و مردم منطقه و با ادبیاتی تاجرمآبانه ادعای توان خریدروستای هجیجرا مطرح کرده و احداث جاده دسترسی به هجیج را لطف کارفرما به مردم شهرستان میداند.
باید به آقای مشیری خاطرنشان کرد که اتفاقاً هیچ کدام از زخمهایی که او و مجموعه متبوعش بر پیکر منطقه وارد کردهاند به اندازه نابودی روستای هجیج و چشمه بل دردآور نبوده است. هجیجی که روستای هدف گردشگری استان بوده و پاکی و قناعت و بالندگی مردمانش زبانزد خاص و عام بوده است. سالها قبل از اینکه جناب مشیری و فنسالاران هم مسلکش با نابودی بومسامانههای چندهزارساله کشور و حکمرانی نابخردانه آب از ارومیه گرفته تا بختگان و از زاینده رود تا کارون همه را خشک و نابود کنند،هجیج مظهر توسعه پایدار و تعامل آموزنده انسان و طبیعت بوده است.جناب مشیری باید سالها در مکتب هورامان شاگردی کند و همآوایی باشکوه انسان و آب را بنگرد تا مگر چنین کاسبمآبانه بر تاریخ و فرهنگ یک ملت قیمت نگذارد.
کارفرمای سد داریان در ادامه مسئله چشمه بل و هزینه کردن ۷ میلیارد تومان برای نجاتش را مطرح میکند. و باید از ایشان سؤال کرد که کدامنجات؟ چشمه بل تا اینجا تمامی مزیتهای توریستی، تاریخی و فرهنگی خود را از دست داده و آنگونه که خبرگان مستقل آب میگویند با آبگیری سد، آب سد به ساختار چشمه نفوذ کرده و در نتیجه مزیت اقتصادیاش که مصرف مستقیم آن به عنوان آب شرب میباشد را نیز از دست میدهد. و باید ظن آن برد که حتی خود کارفرما نیز از ابتدا به غیرقابل توجیه بودن طرح نجات بل واقف بوده و شاید مسأله انحراف افکار عمومی او را وادار به اجرای آن کرده است. آن ۷ میلیارد تومان را نیز باید به حساب میلیاردها تومان پول زبان بستهای گذاشت که هر سالهامثال آقای مشیری در راه کویری کردن کشور هزینه میکنند!!.
سخن آخر اینکه به نظر میرسد نصب المان مزین به آیه شریفه“و جعلنا من الماء کل شی حیا”توسط کارفرما محلی از اعراب نداشته باشد. این شاید طنز تلخروزگار ما باشد دستهایی که قرار است خدای آبها را در قعر ۱۲۰ متری مخزن یک سد دفن کنند امروز فریادسرزندگی آبسرمیدهند.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد