به نوشته ابتکار، تهران معمولا همه شب فقط يكي دو ساعت بعد از تعطيلي شركتها و مراكز اداري دوام ميآورد و هنوز عقربههاي ساعت از ساعت 9 نگذشته كم كم شب بساط خاموشي و خواب را در خيابانها ميگستراند. اگر هم كورسوي نوري و همهمه و رفت و آمدي به چشم و گوش برسد معمولا مربوط است به تك و توك مراكز بزرگ تجاري و تفريحي در گوشههايي از اين شهر درندشت. مركز تهران اما خوابآلوتر از آن است كه بيشتر از ساعت 10 دوام بياورد. ساعت از 9 گذشته كره كره فروشگاهها يكي بعد از ديگري پايين كشيده ميشود و فروشنده و خريدار و عابر و مسافر و گردشگر، فرقي نميكند. در اين ساعت از شب همه در فكر يافتن وسيله نقليه و در پيش گرفتن مسيري كم ترافيك براي بازگشت و رسيدن به خانه هستند.
يك ساعت بعد در خيابان و پياده رو پر نميزد و خيابان و بلوار و كوچه و كافه در تاريكي فرو ميرود. انگار اينجا نه مردمان شهر و نه مديران شهري علاقه چنداني به بيدار ماندن تهران و تدوام جريان يافتن زندگي در طول شب ندارند. از اين رو به جز افرادي که شيفتهاي شب را اجبارا پذيرفتهاند و يا کارشان با خلوتي خيابانها گره خورده، بخش چندين ميليوني ديگر مردم، تهران را در شب نميبينند.اين در حالي است كه بيشتر پايتختهاي کشورهاي جهان چه آنهايي که پيشرفتهايشان بيشتر از تهران بوده و چه آنهايي که کمتر، شبهايي بسيار پرکارتر، شلوغتر، جذابتر و زندهتر دارند ولي تهران در ميان اين شهرهاي بزرگ از ساعتي به بعد تقريبا به خواب ميرود و تهرانيها از شبهاي تهران سهمي ندارند و ترجيح ميدهند پاسي از شب نگذشته در نبود فضاهاي مناسب گردشي و تفريحي، نبود حملونقل مطمئن و شبانهروزي و البته نبود امنيت، به چهارديواري خودشان پناه ببرند.
نور، حملونقل وامنيت، سه ركن شهر شب
خبرگزاري ايسنا روزهاي گذشته با برپايي ميزگردي اين مساله خاص را به بحث گذاشت. در اين نشست تخصصي دكترناصر فکوهي استاد انسان شناسي دانشگاه تهران نكات جالبي درباره چرايي اين پديده در تهران مطرح كرد. وي كه بر لزوم ايجاد زندگي شب در شهر تهران تاكيد دارد ميگويد: شهري موفق است که شب را دموکراتيزه کند و امکاني فراهم گردد که طبقات متوسط بتوانند از شب شهر استفاده کنند. وي در خصوص بايدها و نبايدهاي شهر شب معتقد است: روشنايي، حملونقل و امنيت پايههايي است که تا نباشند انتظار استفاده از شب، انتظار خيالي است.ب
ه گفته فكوهي در کشورهاي اروپايي مولفههاي زيادي وجود دارد که زندگي شبانه در يک شهر ممکن ميشود، معمولا در شهرهاي کوچک يا حتي متوسط يا زندگي شبانه به شکل واقعي وجود ندارد و يا محدود است و اين محدود بودن، بنا بر فرهنگ متفاوت زيادي را ايجاد ميکند.فکوهي افزود: در کشورهاي لاتين مديترانهاي اروپا با اقليم گرم، شهر شب وجود دارد و شهر تا پاسي از شب تداوم دارد، در حالي که اگر همان اروپا را بالا بياييم و اروپاي پروتستان را بررسي کنيم، مشاهده ميکنيم شهر شب به آن معنايي که در اروپاي جنوبي هست وجود ندارد و اگر هم باشد تنها در محيطهاي بسته است، يعني خيابانها شلوغ نيست. ولي افراد در رستورانها تجمع ميکنند. بنابراين وقتي ميخواهيم از شهر شب صحبت کنيم بايد مشخص کنيم که ازچه شهري صحبت ميکنيم.
پايتخت نبايد خواب داشته باشد
وي با بيان اينکه قانوني وجود ندارد که حتما بايد شهر شب داشته باشيم، افزود: تهران چند خصوصيت اساسي دارد که حتما بايد در اين بحث لحاظ شود؛ تهران پايتخت است و بنابراين گروهي از کارکردها و موقعيتها را دارد که شهرهاي ديگر ندارند. امروز به معنايي در سيستم جهاني پايتخت هرگز نميتواند خواب داشته باشد، چون بايد به اين سيستم جهاني وصل باشد.
فکوهي ادامه داد: تهران يک پايتخت بزرگ است. در همه کشورها پايتخت کلان شهر نيست حتي در کشورهاي توسعه يافته داريم که پايتختهاي کوچک دارند اين کلان شهر بودن به عنوان يک ويژگي ديگر تهران به همره جمعيت چندين ميليوني آن باعث ميشود که حتما زندگي شبانه در اين شهر وجود داشته باشد. يک کلان شهر هيچگاه نميتواند متوقف شود.وي گفت: پايتخت بودن، کلان شهر بودن و جهان شهر بودن به عنوان اولين مولفهها هنوز براي تهران تحقق پيدا کرده است، براي مثال در تهران توريسم چنداني نداريم در حالي که با وجود حدود 30 موزه پتانسيل توريستي بسيار بالايي در آن وجود دارد.نميتوانيم يک شهر چند ميليون نفري داشته باشيم که روشنايي گسترده نداشته باشد، نميتوانيم شهري با بيش از ده ميليون جمعيت داشته باشيم ولي بعضي نقاط آن به صورت 24 ساعته زندگي وجود نداشته باشد.
نميتوان 8 ساعت از شبانهروز را از دست داد
اين استاد انسانشناسي تاکيد کرد: در سيستمهايي که جمعيت آن بالا ميرود، چه پايتخت باشند و چه کلان شهر باشند و چه نباشند به دليل اين که نيازهاي هويتي در آنها افزايش پيدا ميکند، بايد زندگي شبانه هم داشته باشند. هميشه چهار حوزه مسکن، کار، اوقات فراغت و حمل و نقل مورد توجه هستند و وقتي جمعيت شهر از يک جمعيتي بالاتر ميرود، بايد زندگي شبانه در آن ايجاد شود. نميتوانيم يک شهر چند ميليون نفري داشته باشيم که روشنايي گسترده نداشته باشد، نميتوانيم شهري با بيش از ده ميليون جمعيت داشته باشيم ولي بعضي نقاط آن به صورت 24 ساعته زندگي وجود نداشته باشد.
فکوهي ادامه داد: اگر از سالهاي جنگ هم بگذريم، زندگي شبانه بايد روي الگوهايي پيوند ميخورده و الگوهايي شکل ميگرفت اما اين اتفاق رخ نداد و بيشتر الگوهاي کليشهاي به وجود آمد؛ کليشههايي که با عدم گسترش زندگي شبانه و يا وجود آن پيوندي ندارد.وي با بيان اينکه نميتوان 8 الي 12 ساعت از زمان شبانهروز را به دليل نبود روشنايي و يا نبود نيروي کاري که بخواهد در شب کار کند از دست داد، افزود: اين کار به دليل افزايش فشار روي سيستم اجتماعي و ضرر اقتصادي توجيح پذير نيست.
در حوزه امنيت تهران در شب ضعف داريم
فکوهي با تاکيد بر اينکه در حوزه امنيت تهران به عنوان پايتخت و تبديل به شهر شب ضعف داريم، گفت: مشکل امنيت به خصوص براي خانمها به طور جدي وجود دارد و آنها به هيچ عنوان به مسئله امنيت اطمينان ندارند و احساس خطر ميکنند و اين مشکلي است که بايد حل شود.
وي با بيان اينکه در مسئلهي حمل و نقل عمومي مشکل تهران نسبت به مشکلات ديگر عقب افتادهتر و آخر خط هستيم، گفت: بايد يک سيستم با کيفيت و ايمن حمل و نقل عمومي داشته باشيم. يکي از کارهايي که تمام شهرهاي بزرگ کردهاند اين است که هيچ ساعتي از شبانه روز وجود ندارد که وسيله حمل و نقل عمومي نباشد و در اين خصوص پاريس از تمام شهرهاي اروپايي پيشرفتهتر است.وي ادامه داد: در پاريس سيستم حملونقل در طول شبانه روز 20 ساعت فعال است و تنها چهار ساعت متوقف ميشود.
جامعهي ايراني به شدت زنانه شده است
اين مردم شناس با اشاره به زنانه شدن جامعهي ايراني گفت: يکي از اتفاقات مهمي که بعد از انقلاب افتاده اين است که جامعهي ايراني به شدت زنانه شده، يعني زنان به شکل گسترده وارد سيستم اجتماعي شدهاند و اين اتفاقي است که در کشورهاي عربي منطقه و حتي ترکيه رخ نداده است. شايد در سطح اشتغال زنان برابر نباشند ولي در سطح اجتماع حضور برابر دارند و هيچ حوزهاي در ايران نيست که زنان در آن حضور نداشته باشند، در حوزههاي نظامي، امنيتي و هنري امروز شاهد حضور زنان هستيم. چنين شهري بايد شهري باشد که هر دو جنسيت در آن احساس آزادي و امنيت کنند.
شبهاي تهران متعلق به اقشار بالاي جامعه است
فکوهي با تاکيد بر قرار گرفتن تکثر فرهنگي، سني، جنسي و اجتماعي در برنامهريزيها، افزود: تصور اينکه بتوانيم در يک شهر ميليوني تمام جمعيت شهر به يک شکل برنامه ريزي کنيم کاملا غلط است. در حال حاضر شب تهران دموکراتيزه نيست شبي است که بيشتر متعلق به اقشار بالاي جامعه است. موفقيت در سيستمهاي شهري اين است که شب را دموکراتيزه کنند، يعني امکاني فراهم کردهاند که طبقات متوسط بتوانند از شب شهر استفاده کنند.وي افزود: اگر در اين خصوص به عنوان مثال به بحث حمل و نقل عمومي توجه شود و در شهر اتوبوس مطمئن و تميز باشد طبقات متوسط ميتوانند در شهر تردد کنند و بدون نگراني از جابهجايي از شب تهران استفاده کنند. هزاران شکل برنامهريزي فرهنگي ميتوان داشت تا از شب شهر که نياز است استفاده کنيم.
پياده روي در تهران غيرممکن شده
وي تاکيد کرد: اقداماتي که در 20 سال گذشته در تهران انجام شده به شدت تهران را به سمت موتوريزه کردن پيش برده است و اين موتوريزه کردن چيزي است که حداقل از 30 سال پيش به عنوان نقد اساسي در طراحي شهري مطرح شده است. موتوريزه کردن مطلق شهر دقيقا يک الگوي آمريکايي است. در امريکا جز در شهرهاي کوچک زندگي در شهرهاي بزرگ و متوسط بدون اتومبيل غيرممکن شده است، اين در حالي است که در اروپا تمام تلاش اين است که شهر تبديل شود به شهر پياده و ما در کشورمان دائما شهر را براي اتومبيل راحتتر ميکنيم. از يک طرف تسهيلات براي خريد اتومبيل ميدهيم و از طرف ديگر شهر را براي اتومبيلها راحتتر ميکنيم.
فکوهي با بيان اينکه پياده حرکت کردن در تهران تقريبا به يک امر غيرممکن تبديل شده است، گفت: هر اتوباني که ساخته ميشود شهر را قطع ميکند و امکان راه رفتن در آن را از بين ميبرد. هرچقدر هم که شهر سبز شود، وقتي به دليل شدت آلودگي هوا امکان رفتن به پارک نباشد چه فايدهاي دارد.اين استاد دانشگاه با اشاره به موتوريزه شدن شهر تهران گفت: شهري که موتوريزه ميشود ديگر نميتواند محله محور شود. اين دو در تضاد با يکديگر هستند. اگر قصدمان زنده کردن محله است بايد امکانات پياده را در شهر زياد کنيم.
يك ساعت بعد در خيابان و پياده رو پر نميزد و خيابان و بلوار و كوچه و كافه در تاريكي فرو ميرود. انگار اينجا نه مردمان شهر و نه مديران شهري علاقه چنداني به بيدار ماندن تهران و تدوام جريان يافتن زندگي در طول شب ندارند. از اين رو به جز افرادي که شيفتهاي شب را اجبارا پذيرفتهاند و يا کارشان با خلوتي خيابانها گره خورده، بخش چندين ميليوني ديگر مردم، تهران را در شب نميبينند.اين در حالي است كه بيشتر پايتختهاي کشورهاي جهان چه آنهايي که پيشرفتهايشان بيشتر از تهران بوده و چه آنهايي که کمتر، شبهايي بسيار پرکارتر، شلوغتر، جذابتر و زندهتر دارند ولي تهران در ميان اين شهرهاي بزرگ از ساعتي به بعد تقريبا به خواب ميرود و تهرانيها از شبهاي تهران سهمي ندارند و ترجيح ميدهند پاسي از شب نگذشته در نبود فضاهاي مناسب گردشي و تفريحي، نبود حملونقل مطمئن و شبانهروزي و البته نبود امنيت، به چهارديواري خودشان پناه ببرند.
نور، حملونقل وامنيت، سه ركن شهر شب
خبرگزاري ايسنا روزهاي گذشته با برپايي ميزگردي اين مساله خاص را به بحث گذاشت. در اين نشست تخصصي دكترناصر فکوهي استاد انسان شناسي دانشگاه تهران نكات جالبي درباره چرايي اين پديده در تهران مطرح كرد. وي كه بر لزوم ايجاد زندگي شب در شهر تهران تاكيد دارد ميگويد: شهري موفق است که شب را دموکراتيزه کند و امکاني فراهم گردد که طبقات متوسط بتوانند از شب شهر استفاده کنند. وي در خصوص بايدها و نبايدهاي شهر شب معتقد است: روشنايي، حملونقل و امنيت پايههايي است که تا نباشند انتظار استفاده از شب، انتظار خيالي است.ب
ه گفته فكوهي در کشورهاي اروپايي مولفههاي زيادي وجود دارد که زندگي شبانه در يک شهر ممکن ميشود، معمولا در شهرهاي کوچک يا حتي متوسط يا زندگي شبانه به شکل واقعي وجود ندارد و يا محدود است و اين محدود بودن، بنا بر فرهنگ متفاوت زيادي را ايجاد ميکند.فکوهي افزود: در کشورهاي لاتين مديترانهاي اروپا با اقليم گرم، شهر شب وجود دارد و شهر تا پاسي از شب تداوم دارد، در حالي که اگر همان اروپا را بالا بياييم و اروپاي پروتستان را بررسي کنيم، مشاهده ميکنيم شهر شب به آن معنايي که در اروپاي جنوبي هست وجود ندارد و اگر هم باشد تنها در محيطهاي بسته است، يعني خيابانها شلوغ نيست. ولي افراد در رستورانها تجمع ميکنند. بنابراين وقتي ميخواهيم از شهر شب صحبت کنيم بايد مشخص کنيم که ازچه شهري صحبت ميکنيم.
پايتخت نبايد خواب داشته باشد
وي با بيان اينکه قانوني وجود ندارد که حتما بايد شهر شب داشته باشيم، افزود: تهران چند خصوصيت اساسي دارد که حتما بايد در اين بحث لحاظ شود؛ تهران پايتخت است و بنابراين گروهي از کارکردها و موقعيتها را دارد که شهرهاي ديگر ندارند. امروز به معنايي در سيستم جهاني پايتخت هرگز نميتواند خواب داشته باشد، چون بايد به اين سيستم جهاني وصل باشد.
فکوهي ادامه داد: تهران يک پايتخت بزرگ است. در همه کشورها پايتخت کلان شهر نيست حتي در کشورهاي توسعه يافته داريم که پايتختهاي کوچک دارند اين کلان شهر بودن به عنوان يک ويژگي ديگر تهران به همره جمعيت چندين ميليوني آن باعث ميشود که حتما زندگي شبانه در اين شهر وجود داشته باشد. يک کلان شهر هيچگاه نميتواند متوقف شود.وي گفت: پايتخت بودن، کلان شهر بودن و جهان شهر بودن به عنوان اولين مولفهها هنوز براي تهران تحقق پيدا کرده است، براي مثال در تهران توريسم چنداني نداريم در حالي که با وجود حدود 30 موزه پتانسيل توريستي بسيار بالايي در آن وجود دارد.نميتوانيم يک شهر چند ميليون نفري داشته باشيم که روشنايي گسترده نداشته باشد، نميتوانيم شهري با بيش از ده ميليون جمعيت داشته باشيم ولي بعضي نقاط آن به صورت 24 ساعته زندگي وجود نداشته باشد.
نميتوان 8 ساعت از شبانهروز را از دست داد
اين استاد انسانشناسي تاکيد کرد: در سيستمهايي که جمعيت آن بالا ميرود، چه پايتخت باشند و چه کلان شهر باشند و چه نباشند به دليل اين که نيازهاي هويتي در آنها افزايش پيدا ميکند، بايد زندگي شبانه هم داشته باشند. هميشه چهار حوزه مسکن، کار، اوقات فراغت و حمل و نقل مورد توجه هستند و وقتي جمعيت شهر از يک جمعيتي بالاتر ميرود، بايد زندگي شبانه در آن ايجاد شود. نميتوانيم يک شهر چند ميليون نفري داشته باشيم که روشنايي گسترده نداشته باشد، نميتوانيم شهري با بيش از ده ميليون جمعيت داشته باشيم ولي بعضي نقاط آن به صورت 24 ساعته زندگي وجود نداشته باشد.
فکوهي ادامه داد: اگر از سالهاي جنگ هم بگذريم، زندگي شبانه بايد روي الگوهايي پيوند ميخورده و الگوهايي شکل ميگرفت اما اين اتفاق رخ نداد و بيشتر الگوهاي کليشهاي به وجود آمد؛ کليشههايي که با عدم گسترش زندگي شبانه و يا وجود آن پيوندي ندارد.وي با بيان اينکه نميتوان 8 الي 12 ساعت از زمان شبانهروز را به دليل نبود روشنايي و يا نبود نيروي کاري که بخواهد در شب کار کند از دست داد، افزود: اين کار به دليل افزايش فشار روي سيستم اجتماعي و ضرر اقتصادي توجيح پذير نيست.
در حوزه امنيت تهران در شب ضعف داريم
فکوهي با تاکيد بر اينکه در حوزه امنيت تهران به عنوان پايتخت و تبديل به شهر شب ضعف داريم، گفت: مشکل امنيت به خصوص براي خانمها به طور جدي وجود دارد و آنها به هيچ عنوان به مسئله امنيت اطمينان ندارند و احساس خطر ميکنند و اين مشکلي است که بايد حل شود.
وي با بيان اينکه در مسئلهي حمل و نقل عمومي مشکل تهران نسبت به مشکلات ديگر عقب افتادهتر و آخر خط هستيم، گفت: بايد يک سيستم با کيفيت و ايمن حمل و نقل عمومي داشته باشيم. يکي از کارهايي که تمام شهرهاي بزرگ کردهاند اين است که هيچ ساعتي از شبانه روز وجود ندارد که وسيله حمل و نقل عمومي نباشد و در اين خصوص پاريس از تمام شهرهاي اروپايي پيشرفتهتر است.وي ادامه داد: در پاريس سيستم حملونقل در طول شبانه روز 20 ساعت فعال است و تنها چهار ساعت متوقف ميشود.
جامعهي ايراني به شدت زنانه شده است
اين مردم شناس با اشاره به زنانه شدن جامعهي ايراني گفت: يکي از اتفاقات مهمي که بعد از انقلاب افتاده اين است که جامعهي ايراني به شدت زنانه شده، يعني زنان به شکل گسترده وارد سيستم اجتماعي شدهاند و اين اتفاقي است که در کشورهاي عربي منطقه و حتي ترکيه رخ نداده است. شايد در سطح اشتغال زنان برابر نباشند ولي در سطح اجتماع حضور برابر دارند و هيچ حوزهاي در ايران نيست که زنان در آن حضور نداشته باشند، در حوزههاي نظامي، امنيتي و هنري امروز شاهد حضور زنان هستيم. چنين شهري بايد شهري باشد که هر دو جنسيت در آن احساس آزادي و امنيت کنند.
شبهاي تهران متعلق به اقشار بالاي جامعه است
فکوهي با تاکيد بر قرار گرفتن تکثر فرهنگي، سني، جنسي و اجتماعي در برنامهريزيها، افزود: تصور اينکه بتوانيم در يک شهر ميليوني تمام جمعيت شهر به يک شکل برنامه ريزي کنيم کاملا غلط است. در حال حاضر شب تهران دموکراتيزه نيست شبي است که بيشتر متعلق به اقشار بالاي جامعه است. موفقيت در سيستمهاي شهري اين است که شب را دموکراتيزه کنند، يعني امکاني فراهم کردهاند که طبقات متوسط بتوانند از شب شهر استفاده کنند.وي افزود: اگر در اين خصوص به عنوان مثال به بحث حمل و نقل عمومي توجه شود و در شهر اتوبوس مطمئن و تميز باشد طبقات متوسط ميتوانند در شهر تردد کنند و بدون نگراني از جابهجايي از شب تهران استفاده کنند. هزاران شکل برنامهريزي فرهنگي ميتوان داشت تا از شب شهر که نياز است استفاده کنيم.
پياده روي در تهران غيرممکن شده
وي تاکيد کرد: اقداماتي که در 20 سال گذشته در تهران انجام شده به شدت تهران را به سمت موتوريزه کردن پيش برده است و اين موتوريزه کردن چيزي است که حداقل از 30 سال پيش به عنوان نقد اساسي در طراحي شهري مطرح شده است. موتوريزه کردن مطلق شهر دقيقا يک الگوي آمريکايي است. در امريکا جز در شهرهاي کوچک زندگي در شهرهاي بزرگ و متوسط بدون اتومبيل غيرممکن شده است، اين در حالي است که در اروپا تمام تلاش اين است که شهر تبديل شود به شهر پياده و ما در کشورمان دائما شهر را براي اتومبيل راحتتر ميکنيم. از يک طرف تسهيلات براي خريد اتومبيل ميدهيم و از طرف ديگر شهر را براي اتومبيلها راحتتر ميکنيم.
فکوهي با بيان اينکه پياده حرکت کردن در تهران تقريبا به يک امر غيرممکن تبديل شده است، گفت: هر اتوباني که ساخته ميشود شهر را قطع ميکند و امکان راه رفتن در آن را از بين ميبرد. هرچقدر هم که شهر سبز شود، وقتي به دليل شدت آلودگي هوا امکان رفتن به پارک نباشد چه فايدهاي دارد.اين استاد دانشگاه با اشاره به موتوريزه شدن شهر تهران گفت: شهري که موتوريزه ميشود ديگر نميتواند محله محور شود. اين دو در تضاد با يکديگر هستند. اگر قصدمان زنده کردن محله است بايد امکانات پياده را در شهر زياد کنيم.