پایگاه خبری تحلیلی هزارماسوله12:58 - 1392/09/30

بیانیه مشترک ایران و آژانس در تلطیف فضای مذاکرات مؤثر است

مرکز پژوهش‌های مجلس در تحلیل سیاسی خود درباره «مذاکرات ژنو 2: تفاوت‌ها و موانع» اعلام کرد: بیانیه مشترک ایران و آژانس نه تنها می‌تواند تحرکات تخریبی صهیونیست‌ها را خنثی کند، بلکه در تلطیف فضای مذاکرات نیز مؤثر خواهد بود.

به گزارشخبرگزاری فارسبه نقل از روابط عمومی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، این مرکز در تحلیل سیاسی خود درباره «مذاکرات ژنو 2: تفاوت‌ها و موانع» اعلام کرد: دومین دور مذاکرات هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران با گروه 1+5 در حالی به پایان رسید که طرفین تا آستانه رسیدن به توافقی نهایی پیش رفته بودند، اما موانعی نظیر اختلاف نظرها در میان خود گروه 1+5، لزوم پرداختن به جزئیات طرح پیشنهادی کشورمان و کارشکنی وزیر خارجه فرانسه سبب شد تا مذاکرات به دور سوم کشیده شود و در واقع، نمایندگان و مقامات عالی‌رتبه طرفین، یکبار دیگر به منظور از سرگیری مذاکرات در 29 آبان‌ماه راهی ژنو خواهند شد.

مذاکرات ژنو 2 به‌ علت برخورداری از حساسیت و اهمیت فراوان برای صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی، در مرکز توجهات بین‌المللی قرار داشت.

هر چند که از آغاز بحران هسته‌ای، این نخستین بار نبود که نمایندگان دو طرف، برای رسیدن به توافق یا دستکم کاهش تنش‌ها به ژنو می‌آمدند، بنابراین در سطوح مختلف، تفاوت‌های مهمی میان این دور از مذاکرات با ادوار پیشین قابل مشاهده بود، آگاهی از این تفاوت‌ها و موانع به منظور پیشبرد روند مثبت مذاکرات و حفاظت از حقوق هسته‌ای کشورمان در ژنو 3 ضروری است.

سطح داخلی و مذاکرات ژنو 2

اوضاع داخلی جمهوری اسلامی ایران در آستانه مذاکرات دور دوم، به‌ مراتب مناسب‌تر از دور اول بود.

در سطح نخبگان، فرمایشات مقام معظم رهبری در 12 آبان ماه، به ‌مثابه فصل‌الخطابی بر خودزنی‌های داخلی، از یک سو، روحیه و اعتماد به نفس تیم مذاکره‌کننده ایرانی را ارتقا بخشید و از سوی دیگر، با نامیدن مذاکره‌کنندگان کشورمان به ‌عنوان فرزندان انقلاب، به طرفین غربی هشدار داد که مذاکرات را جدی بگیرند.

در سطح مردم نیز، حضور گسترده آحاد مختلف ایرانیان در سالروز یوم‌الله 13 آبان، نشان از عزم جدی ملت ایران در استکبارستیزی و حراست از ارزش‌های انقلابی و اسلامی خویش داشت.

سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی مذاکرات

شرایط منطقه به نفع جمهوری اسلامی ایران در حال چرخش است.

سفر هفته قبل ظریف به ترکیه و گفت‌وگوهای مفصل وی با همتای ترک خود، نه تنها دورنمای حل‌وفصل بحران سوریه را روشن‌تر کرد، بلکه با معرفی نیات و اهداف واقعی جمهوری اسلامی ایران در منطقه که همان حفظ ثبات و جلوگیری از نزاع فرقه‌ای و مذهبی در جهان اسلام است، پرده از چهره مسببان اصلی بحران سوریه برداشت.

در سطح بین‌المللی نیز 6 قدرت جهانی برای نخستین بار مذاکرات را جدی گرفته و علاوه‌ بر نمایندگانشان، وزرای خارجه این کشورها برنامه‌های قبلی خود را لغو کرده و خودشان را به محل مذاکرات رساندند.

مذاکره 5 ساعته ظریف ـ جان‌ کری بیش از مجموع مذاکرات مستقیم جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در سی سال گذشته بود. همچنین گفتگوهای طولانی وی با وزیر خارجه روسیه، قائم مقام وزیر خارجه چین و نهایتاً نماینده ویژه اتحادیه اروپا، کاترین اشتون، همگی حاکی از عزم جدی طرفین مبنی‌بر رسیدن به توافق از یک‌سو و سطح بالای مذاکرات ازسوی دیگر است.

موانع رسیدن به توافق نهایی

با وجود اینکه دور دوم مذاکرات ژنو، بدون امضای یک توافق مشخص به پایان رسید، بسیاری از تحلیلگران اذعان داشتند که مذاکراتی با این سطح فشردگی، در تاریخ روابط بین جمهوری اسلامی ایران و غرب بی‌نظیر بوده است.

متأسفانه با وجود تلاش‌ها و حسن نیت طرف ایرانی باز هم شاهد حصول توافق در ژنو نبودیم هرچند که 2 روز دیگر مذاکرات از سرگرفته خواهد شد و شاید در مذاکرات آتی طرف غربی بخواهد از فرصت دیپلماتیک موجود نیز استفاده کند، در این میان، نقش مخرب رژیم صهیونیستی و فرانسه در این مذاکرات به وضوح قابل مشاهده بود.

هر چند که وجود اختلاف نظر در مسائل جزئی و اجرایی طرح پیشنهادی ایران طبیعی به‌ نظر می‌رسید، اما سرکشی و عدم تمایل دولت فرانسه برای حصول به توافق نهایی از همان روز اول مذاکرات بارز بود.

در شرایطی که انگلیسی‌ها مطابق روابط ویژه خود با ایالات متحده موضعشان را با دموکرات‌های کاخ سفید هماهنگ کرده‌اند، دولت سوسیالیست پاریس با نمایندگی منافع صهیونیست‌ها در مذاکرات مانع نیل به توافق نهایی شد.

سه سناریوی مختلف را می‌توان برای رفتار مخرب و مبهم فرانسه متصور شد:

اول، مقامات فرانسه تحت نفوذ و فشار اسرائیلی‌ها تن به این کار داده باشند، گفتنی است که از دیرباز لابی صهیونیست‌ها در فرانسه قدرتمند بوده است و از آنجا که در مقطع فعلی، روابط تل آویو ـ واشنگتن به ‌علت تندروی‌های نتانیاهو و دستیارانش به سردی گراییده است، اسرائیلی‌ها به منظور گریز از فروپاشی ائتلاف ضدایرانی و کاهش تحریم‌ها چاره‌ای جز توسل به مقامات فرانسوی نداشتند.

این امکان نیز وجود دارد که دولت اولاند که از نظر محبوبیت، سیر نزولی را طی ماه‌های گذشته سپری کرده است، برای جلب نظر مساعد رسانه‌های صهیونیستی داخلی و خارجی، ژست مستقل و متفاوتی را به‌خود گرفته باشد.

اهمیت این سناریو علاوه‌ بر لابی قدرتمند صهیونیستی در پارلمان و رسانه‌های عمومی، به عقده تاریخی فرانسوی‌ها مبنی‌بر متفاوت بودن از آنگلوساکسون‌ها و مخالفت با هژمونی آمریکا ناشی می‌شود.

دوم، دولت فرانسه به منظور گرفتن امتیازاتی در منطقه به‌ خصوص در ارتباط با سوریه و لبنان چنین سیاستی را اتخاذ کرده باشد.

فرانسوی‌ها که در روزهای اخیر تلاش‌هایشان در سوریه و لبنان را نافرجام می‌بینند، به زعم خود به فکر باجگیری از جمهوری اسلامی ایران در منطقه شامات هستند. در واقع، طبق این سناریو، هدف اصلی دولت پاریس، نمایشی تاکتیکی جهت اخذ امتیازاتی در منطقه بوده است، غافل از اینکه پرونده هسته‌ای کشورمان اساساً موضوعی متفاوت از بحران سوریه است.

شایان ذکر است که دولت فرانسه یکی از موافقین جدی حمله نظامی به سوریه به بهانه استفاده از تسلیحات شیمیایی بود و به‌ علت سابقه تاریخی استعماری در منطقه شامات، خود را محق مداخله در امور داخلی کشورهای لبنان و سوریه می‌داند.

سوم، اقدام فرانسه نه یک سیاستی مستقل، بلکه در چارچوب یک نیرنگ غربی صورت گرفته باشد. بدین شکل که در این دور از مذاکرات، نقش و مأموریت مخالفت با حقوق هسته‌ای کشورمان به فرانسه محول شده باشد. در شرایط فعلی، دولت اوباما قصد دارد چهره ضدجنگی و فریبکارانه خویش را حفظ کند تا همچنان انگشت اتهامات به سمت جمهوری اسلامی ایران بوده و تحت فشارهای سیاسی و رسانه‌ای، تهران مجبور به دادن امتیازات بیشتر شود.

انگلستان نیز از آنجا که به‌ دنبال شروع مجدد روابط دیپلماتیک با ایران است، تمایلی به پذیرش چنین نقشی نداشته است.

دلایل و پیامدهای کارشکنی فرانسه

کارشکنی فرانسه در مذاکرات پیشین در حالی صورت گرفته است که این کشور در عرصه داخلی با بحران بیکاری مواجه است.

محبوبیت حزب سوسیالیست به رهبری فرانسوا اولاند به کمترین میزان خود از زمان دستیابی به قدرت رسیده است، در واقع این حزب بر خلاف شعارهای انتخاباتی خود در مسائل اقتصادی و سیاست خارجی همان سیاست‌های دولت سارکوزی را دنبال می‌کند.

در سطح منطقه‌ای شکست سیاست‌های اقتصادی ریاضتی، جایگاه فرانسه به ‌عنوان قطب سیاسی اتحادیه اروپا را متزلزل کرده است.

در سطح بین‌المللی نیز، مواضع ضدایرانی فرانسوی‌ها به‌ ویژه در بحران سوریه مثمرثمر نبوده‌اند، روابط اقتصادی فرانسه با کشورهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز مزید بر علت شدند تا پاریس، سردمدار جبهه غربی در بحران سوریه شود.

همزمان با کاهش سرمایه‌های خارجی در اقتصاد بحران‌زده فرانسه، عربستان و امارات سرمایه‌گذاری‌های زیادی در این کشور اروپایی کرده‌اند. افزون بر این، ریاض و ابوظبی در کنار سایر شیخ‌نشین‌های خلیج فارس از خریداران عمده تسلیحات فرانسوی به‌ شمار می‌روند. تطویل بحران سوریه به تداوم فروش تسلیحات فرانسوی به کشورهای منطقه کمک می‌کند و در نظر مقامات الیزه، مفری به منظور برون‌رفت از مشکلات اقتصادی کنونی تلقی می‌شود.

فارغ از نیات واقعی فرانسوی‌ها، کارشکنی نماینده فرانسه در مذاکرات پیشین تأثیر سویی بر روند مثبت گفت‌وگوها خواهد گذاشت و دست‌کم با تطویل مذاکرات، رسیدن به توافق نهایی را دشوارتر می‌کند.

دولت فرانسه با گره زدن مشکلات و ناکامی‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی خود به پرونده هسته‌ای کشورمان، نه تنها احتمال دستیابی به توافقی پایدار را کاهش می‌دهد، بلکه با آشکار کردن اختلاف‌نظرهای موجود در داخل جبهه غربی، موجبات تضعیف ائتلاف هسته‌ای ضدایرانی را فراهم می‌کند.

در سایه گزارش جدید آمانو که تصویر نسبتاً مثبتی از فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، ارائه می‌دهد و فلسفه رژیم تحریم‌های غربی علیه جمهوری اسلامی ایران زیر سؤال می‌رود، به‌ عبارت دیگر، تحولات جدید در رابطه با پرونده هسته‌ای کشورمان بار دیگر آشکار نمود که برخلاف شعارهای اعلامی، فصل مشترک ائتلاف ضدایرانی، محدودسازی قدرت و نفوذ کشورمان با اهرم تحریم‌های همه‌جانبه است و پرونده هسته‌ای بهانه‌ای بیش نیست.

نتیجه‌گیری

با توجه به تاریخ مذاکرات هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و غرب، می‌توان گفت که قطار گفت‌وگوهای هسته‌ای به ایستگاه آخر نزدیک شده است و هر دو طرف منازعه، بر این باور هستند که مذاکرات ژنو 3 فرصت مناسبی برای نیل به توافق سیاسی است.

وجود اختلاف نظر اساسی میان اعضای 1+5 برای هیچ کس تردیدی باقی نگذاشت که این غربی‌ها هستند که مسئول عدم حصول به نتیجه مرضی‌الطرفین در این سه روز هستند.

کارشکنی دولت فرانسه و عدم هماهنگی میان سه کشور اروپایی حاضر در مذاکرات به تنهایی مؤید این مطلب است.

هر یک از سناریوهای فوق به تنهایی یا به‌ صورت ترکیبی و مشترک، می‌تواند تبیین‌کننده این کارشکنی باشد. اما اگر دولت فرانسه طبق سناریوی اول یا دوم، به فکر بهره‌برداری خودسرانه بوده باشد. در چنین حالتی تداوم اختلاف‌نظرها می‌تواند پایه‌های ائتلاف بین‌المللی شکل گرفته علیه جمهوری اسلامی ایران را سست کند و آن را در معرض فروپاشی قرار دهد و باید انتظار داشت که دولت اوباما برای جلوگیری از تکرار چنین اتفاقی، اقداماتی انجام دهد و در این‌ صورت می‌توان به مذاکرات دور سوم امیدوار بود، اما اگر سناریوی سوم درست باشد، احتمال دستیابی به توافق نهایی کاهش می‌یابد. طبق این سناریو، واشنگتن طی سال‌های گذشته تمام تلاش‌های ضدایرانی خویش را در جهت تشکیل این ائتلاف سامان داده و همچنان به‌ دنبال حفظ فشار تحریم‌ها حتی به قیمت شکست مذاکرات است.

در طرف دیگر، لفاظی‌های مقامات صهیونیست بار دیگر ثابت کرد که هدف اصلی اسرائیل از تبلیغات هسته‌ای، تنها محدودسازی ایران است وگرنه سازمان‌های جاسوسی این رژیم بهتر از هر نهاد دیگری می‌دانند که در ایران برنامه‌ای برای تولید سلاح هسته‌ای وجود ندارد. با این‌ حال، گزارش جدید آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌تواند بر فضای مذاکرات تأثیر مثبتی گذاشته و مانع از کارشکنی‌های احتمالی همچون فرانسه در دور بعدی مذاکرات شود.

هرچند که مواضع و سیاست‌های دوپهلو، همچنان در گزارش‌های آژانس به ‌چشم می‌خورد، اما محور اصلی گزارش اخیر که همان عدم انحراف در فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران است، خط بطلانی بر لفاظی‌های صهیونیست‌ها می‌کشد.

بیانیه مشترک ایران و آژانس نه تنها می‌تواند تحرکات تخریبی صهیونیست‌ها را خنثی کند، بلکه در تلطیف فضای مذاکرات نیز مؤثر خواهد بود.