پایگاه خبری تحلیلی هزارماسوله19:48 - 1392/11/02

پوشش زنان و مردان منطقه اورامانات/کنارگذاشتن فرهنگ اصیل و هویت واقعی و تقلید از فرهنگ بیگانه

لباس مردان یکی از مظاهر فرهنگی هر قوم و ملتی را تشکیل می دهد و لازمه حراست از فرهنگ هرقوم و ملتی حفاظت از نوع پوشش و جلو گیری از تغییر وتبدیل در آن است .

به گزارش خبرنگار هزار ماسوله اورامان یا هورامان از ۲ بخش هورا به معنی اهورا و مان به معنی خانه، جایگاه و سرزمین تشکیل شده است. بنابراین اورامان به معنی سرزمین اهورایی و جایگاه اهورا مزداست. هور در اوستا به معنی خورشید آمده و هورامان جایگاه خورشید نیز معنی می دهد.
روستای اورامان تخت، در ۶۰ کیلومتری جنوب خاوری مریوان قرار گرفته که از گذشته ایام، به عنوان مرکزیت منطقه محسوب می شده و در میان اهالی به عنوان شهر و تخت پادشاهی منطقه شناخته شده است. ضمناً کوه جنوب روستا که مهم ترین ییلاق این سرزمین است، به نام تخت خوانده می شود. معماری محل، خشکه چین چند طبقه در بر کوه است و با توجه به وجود قبور متبرکه ای که در میان تمام اورامی ها مقدس است، هرساله تعداد زیادی گردشگر و همچنین اهالی منطقه به آن سفر می کنند و در مراسم خاصی چون «پیرشالیار» رسوم کهن را به جا می آورند. همچنین شیب تند محل، باعث معماری خاص آن شده که در حد خود بی نظیر بوده و به عنوان یکی از روستاهای دارای ارزش بافت معماری قابل نظر است.
 

پوشش زنان و مردان

لباس كردي يكي ‌از زيباترين و متنوع ترين  پوشش‌هايي است كه به نوشته سياحان در سفرنامه‌هايشان در سطح فرهنگ مردم دنيا كم‌نظير است. به طوري‌ كه اين لباس در چندين جشنواره مختلف بين المللي مقام اول را به لحاض پوشش، زيبايي و تنوع طرح را به‌ خود اختصاص داده است. تنوع پوشش‌هاي و البسه‌هاي محلي كردي ، ملون بودن و اهميت دادن به پوشش توامان با زيبايي و تاثيرات عوامل جويي و جغرافياي در ايجاد اين تنوع ها تاثيرات بسزايي دارد.

باتوجه به مصارف عمده‌ي اين توليدات تعداد كثيري از صنعتگران كردستان به دوخت انواع البسه ‌محلي، زنانه و مردانه مي‌پردازند.

هنر دوخت پوشش‌هاي كردي با توجه به ‌تنوع و تعدد فرمها و كاربردهاي مختلف آن از غني ترين هنرهاي اين مرز و بوم بوده پرداختن به آن مستلزم شناخت و تبحر زيادي مي‌باشد

پوشاک مردان و زنان کرد شامل تن‌پوش، سرپوش و پای‌افزار است. ساخت و کاربرد هریک از این اجزا، بسته به فصل، نوع کار و معیشت و مراسم و جشن‌ها با یکدیگر تفاوت دارد. هرچند پوشاک نواحی مختلف کردستان مانند اورامان، سقز، بانه، گروس، سنندج، مریوان و... متفاوت است، اما از نظر پوشش کامل بدن، همه با هم یکسان هستند.

لباس مردان یکی از مظاهر فرهنگی هر قوم و ملتی را تشکیل می دهد و لازمه حراست از فرهنگ هرقوم و ملتی حفاظت از نوع پوشش و جلو گیری از تغییر وتبدیل در آن است . همچنین بر کسی پوشیده نیست که لباس کردی یکی از پوشش های سنتی اسلامی است ودر گذشت زمان همان گونه که اصول و مبانی دینی تغییر ناپـذیر باقـی می ماند باید از تغییر فرم این نوع پوشش نیز جلوگیری شود .

الف ) مردان

1- که وا  و پانتول:

       پوشش عمومی مردان کرد که از قدیم الایام آن را برتن داشته اند " که وا و پانتول " است ، پارچه ي این نوع لباس از گرانبهاترین پارچه ها تا ارزانترین نوع آن که بیشتر به طور قاچاق و از طریق مرز باشماق وارد می شود را در بر می گیرد . این لباس شامل که وا ( پیراهن ) و پانتول ( شلوار ) می باشد که بر دور کمر خود نیز یک شال می بنددند . در مناطق مختلف کردستان این نوع پوشش در شکل ها و طرح های خاصی دوخت می شود از جمله ستارخانی ، ساده ، کتافی ، ملکی . گرچه این نوع پوشاک در رنگهای مختلف تهیه می شود ولی اکثر مردان ترجیح می دهند لباس های تیره رنگ ( قهوه ای خاکستری ) برتن کنند البته انتخاب این رنگ ها خود دلیلی است بر متانت وحجب وحیای مردان کرد . که وا وپاتول پوششی گشاد و سنگین است که تمامی بدن را پوشانده و اندازه های مختلف بدن را نا متمايز می سازد . از مهمترین مزایای این لباس علاوه بر پوشانیدن کل بدن ، راحتی آن درهنگام نشستن و برخاستن است .

2- چوخه ورانک ( مرض ):

      " چوخه ورانک "كه اگر جداگانه بحث نماييم خود گزارشي طولاني را در برخواهد گرفت كه زمان زيادي را مي طلبد، در واقع همان « که وا و پانتول » است با این تفاوت که پارچه آن توسط خود مردم منطقه( بيشتر مردم روستاهاي تابعه آن ) تهیه می شود . امروزه « چوخه ورانک »‌ گران قیمت ترین نوع پوشاک مردان کرد محسوب می شود و اغلب مختص منطقه اورامانات است ، پارچه این لباس از پشم گوسفند و همچنین موی بز قرمز رنگ تهیه می شود و با استفاده از هنر جولاهی و طی مراحل مختلفی ، آن را از پشم به لباس مبدل می سازند . قابل ذکر است که دوختن چوخه ورانک  حکایت از ذوق ، پشتکار ، سخت کوشی و صبر اورامی زبانان دارد و تا حدودی  نبوغ و استعداد در خور توجه آنان را به نمایش می گذارد و نیز قابل ذکر است که  چوخه ورانک  در فصل سرمـا ، گـرم و در فصـل گـرما ، خنـک می باشد .
 

 

3- شال:

     هیچ یک از مردان کرد وهمچنین مردم شهر مريوان « که وا وپانتول » را بدون شال بر تن نمی کنند . شال پارچه ای بلند و نازک است که آن را به دور کمر می بندند . البته در بعضی مناطـق زنان کـرد نیز از پارچه ای بسیار بلند به عنـوان شـال استفاده می کنند . شال علاوه بر آنکه موجب می شود تا لباس ها سفت شوند به علت پوشاندن کمر و کلیه ها در فصول سرما مانع از آسیب رساندن به کلیه ها می شود .

4- جامانه:

     « جامانه » دستمالی است به رنگ های قرمز ، سبز ، سیاه و سفید که مردان کرد آن را به دور سر خود می بندند . البته امروزه بيشتر افراد مسن  از جامانه استفاده می کنند . جامانه نيز در فصول سرما از عفونت پيشاني و بيماري سينوزيت  ميتواند جلوگيري كند .

5- تاقیله یا کلاه: 

    « تاقیلـه » یا کلاه در مناطق مختلف مريوان  به صـور مختلفـی مورد استفـاده قـرار می گیرد . عده ای از مردان از جامانه برای بستن به دور آن استفاده می کنند و عده ای نیز آن را به تنهایی به سر می گذارند . کلاه نیز انواع مختلفی دارد ، کلاه هایی که در مساجد استفاده می شود و به رنگ سفید بوده واغلب حاجیان و فقیهان آن را از سفر مکه همراه خود می آوردند . البته بعضی از این کلا ه ها توسط دستگاه های ریسندگی و بافندگی بافته می شوند اما اغلب آن ها توسط زنان بافته می شود .

6- کلاش:

    «‌ کلاش » یا گیوه نوعی کفش راحت است که توسط  هورامی زبانان دوخته می شود لایه ی زیرین آن پلاستیک یا تخته يا زير مخصوصي كه از پارچه و توسط كساني كه در اين كار تخصص دارند ساخته ميشود ، می باشد و مابقی یا رویه ی آن را مردان و زنان اورامی ( هورامی ) با استفاده از دزگ ( نخ ) و با هنر و ذوق خاص می چینند . این نوع کفش مخصوص تابستان ها است چون نتنها خنك است بلكه مانع بو كردن پاها مي شود . در زمستان و بهار چون بارندگی و میزان رطوبت زیاد است نمی توان از آن استفاده کرد ، چون به محض اينكه خيس شود نوك آن به سمت بالا بر مي گردد . گران قیمت بودن این کفش موجب شده تا عده ی کمی از افراد قادر به پوشیدن آن باشند . کلاش نیز مانند  چوخه ورانک  نمایشگر ذوق و توانمندی اورامی زبانان می باشد و در بیشتـر مواقع همـراه هم پوشیـده می شوند .
 
 
 پوشاک کرد نیز مانند مسکن او رابطه ی مستقیمی دارد که در آن زندگی می کند . کردهای ساکن مناطق مرتفع لباس های چسبیده به بدن را می پوشند با چین های گشاده از هم ، با شلوار چسبان و پوتین های ساقه بلند . کردهای مناطق اورامان به جای لباس چسبان لباس گشادتری می پوشند که با نیاز بالا رفتن بهتر سازگار است ، شلوارشان گشاد و به کیسه می ماند . این لباس همانطور که تشریح کردیم تابع مقتضیات محیط وشیوه ی زندگی می باشد .

ب ) زنان

 1- کراس:

      زنان کرد از قدیم الایام پوشش کامل داشته اند و پیراهن ( کراس ) کردی گواه براین مدعاست . « کراس » پوششی سنگین و گشاد است که از گردن تا نوک پاها را کاملاً می پوشاند و قسمتهای مختلف بدن را هم نامتمایز می سازد . این پوشش کاملاً با دستورات دینی مطابق بوده و نوعی حجاب محسوب می شود . هر چند این نوع لباس ها در مناطق مختلف کردستان به گونه های مختلفی دوخته می شود اما نکته ی اصلی اینجاست که این تنوع باعث تغییر فرم آن نمی شود .

2- سه لته:

      پارچه ای ضخیم شبیه به « که وای » مردان اما کوتاهتر از آن دوخته می شود و زنان این منطقه آن را روی پیراهن و سوخمه ( بعداً توصیح خواهیم داد ) می پوشند. هدف اصلی از پوشدن سه لته خاصیت گرمازایی آن است و بیشتر زنان مسن از آن استفاده می کنند و اغلب در فصل سرد سال برتن می کنند .

3- که وای زنانه ( ژنانه ):

      زنان نیز مانند مردان  که وا  دارند ولی تفاوت این دو به قدری زیاد است که می توان گفت فقط تشابه اسمی دارند . که وای زنان بیشتر شبیه پالتو است و زنان آن را بر روی کراس ( پیراهن ) بلند خود می پوشند و اندازه ی آن هم کمابش هم اندازه ی پیراهن می باشد . امروزه که وای  زنانه از مُد افتاده و تقریباً تنها در بعضی از روستاها از آن استفاده می شود .

4- سوخمه:     

      « سوخمه » زنان که پارچه ای تا کمرآن ها و همچنین کمر آن ها را می پوشاند و معمولاً بدون آستین است و اکثراً در دوخت آن از پارچه های مخمل استفاده می شود . برخی از زنان با دو قلاب طرفین سوخمه را به هم وصل می کنند و برخی دیگر نیز که توانایی تهیه این قلاب ها را که عمـوماً از جنس طـلا می باشـد را ندارند از دکمـه یا گل های تزئينی استفاده می کنند .

5- چه تفه:

     «‌ چه تفه » پارچه ای است شبیه به روسری که زنان کرد آن را به گردن خود بسته و در پشت خود آویزان می کنند. بلندی چه تفه تا کمر را در بر می گیرد و تمام پشت را می پوشاند .

 

   فرق لباس پوشیدن زنان متأهل با دختران مجرد

    در حال حاضر بين شيوه ي لباس پوشيدن دختران مجرد و زنان متأهل هيچ تفاوتي وجود ندارد و اين دو قابل تمايز نيستند . اما در گذشته ي نچندان دور ( تا دو سه دهه ي پيش ) هر كسي ميتوانست به راحتي دختر مجرد را از زن متأهل تشخيص دهد . در زير بطور جداگانه به تشريح طرز لباس پوشيدن هر يك از اين دو اشاره ميكنيم .  

- شيوه ي لباس پوشيدن زنان متأهل :

     در زمان گذ شته وجه تمایز زنان متأهل و شوهر کرده با دختران مجرد و ازدواج نکرده به این شکل بود که زنان متأهل کلاهی به نام « فیس » که پوشیده از سکه های قدیم و جدید نقره ای بود ، و به آن « تاقی زر » می گفتند ، برسر خود می گذاشتند ، سر پوش مخصوصی به نام « له چک » از پشت گردن به آن وصل می کردند ، به طوری که شانه ها و دوش آنان را کاملاً می پوشاند ، سپس در کناره های فیس وگـوش خود زیورآلاتی از قبیل « قه تاره » و « لا سه ره » نصب می کردند و گوشواره یا « گواره »  در گوش آویزان می نمودند ، همچنیـن گـردن و زیر چـانه یا « ژیرچـناکـه » را به وسیله ی نصب گردن بند یا « ملوا نکه » و « پشت سه ره » که روی آن پنج ريالی و غیره نصـب می شـده بود می آرا ستنـد ، گاهی هم روی سینـه ی خـود رشته های از مهره های ریز و درشت و ایلا نچی همراه با « سیمل » و « میخک » نصب و آویزان میکردند. علاوه بر این ها باز مچ وساعد خود را با رشـته هايی به اصـطلاح « سورگ » ریز ودرشت می پوشاندند و گاهی در کنار آن ها النگو از جنس نقره و یا مواد دیگر دست می کردند. همچنیـن به شکل سنتـی بر چشمـان خـود سـورمـه یا « کلـه » می کشیدند .

    به طور کلی زنان اعم از متأهل و غیر متأهل ، مـوهاي خود را به صورت گیـسو یا « پلک » یک رشته ، سه رشته و یا بیشتر به شکل زیبا و منظمی می بافند ، سپس زنان این گیسوی چند رشتـه ای خود را از پشـت در زیر «  له چک » و دخـتران نیز در زیر«  قوچک » خود می پوشانند .

- شیوه ی لباس پوشیدن دختران وعلامت مجرد بودن آنان :       

         باید دانست که در گذشته ، دختران ازدواج نکرده در دوران دوشیزگی و مجردی خود از لباس های و زینت و زیور ویژه زنان متأهل استفاده نمی کردند ، جز اینکه مانند آنان پیراهن نخی دراز سنتی و شال ساده ای به دور کمر خود می بستند و احیاناً از گردن بند یا «  ملوانکه »  و  سیمل و میخک  استفاده می کردند همچنین در مچ و ساعد خود مهره های ریز و درشت قرار می دادند ، اما در این دوران مجـردی و دوشیـزگی هیچ گـاه از « فیس یا تاقی زر ، لا سه ره ، قه تار و  له چک » استـفاده نمی کردند تا  اینکه مردم بدانند که آنان هنوز ازدواج نکرده و دوشیزه می باشند ، اما بعد از نامزدی و در حین برگزاری مراسم عروسی  این گونه لباس ها و زینت ها از طرف داماد و خانواده ی داماد برای عروسی خریداری و تهیه می شدند و دختر به عنوان يك زن متأهل پس از اتمام مراسم عروسی آن ها را می پوشيد و مورد استفاده قرارمی داد . بنابرین ، لباس ویژه دختران در دوران مجردی و دوشیزگی عبارت بود از: پوشیدن پیراهن دراز ، بر سر نهادن کلاه ساده ی مخصوص دختران ونصب « قوچک » از پشت گردن به آن.


     باید دانست در گـذشـته هر یک از زن و دخـتر بسـیار پایـبند حیـا و شـرم بودنـد ، به طوری که می توان گفت که هیچ فردی اعم از دختر و یا پسر مرد یا زن در حضور افراد بیگانه و در خارج از خانه به ویژه در ا نظار عامه سر خود را برهنه نمی کردند تا آن جائیکه اگر فردی اعم از پیر یا جوان ، با سر برهنه از خانه بیرون می آمد و در انظار مردم ظاهر می شد ، فوری دیگران انگشت به سوی او دراز می کردند .

    همچنین ذکر این نقطه نیز قابل توجه است که در زمان گذشته بیشتر کودکان تا سن هشت یا نه سالگی شلوار نمی پوشیدند و به پوشیدن پیراهن سفید دراز ،همچون عرب ها بسنده می کردند . با این وصف بسیار مؤدب و گوش به فرمان بزرگتر ها بودند . به طور کلی رعایت حیا و شرم و در نظر گرفتن اکرام و احترام متقابل در میان خانواده ، همسایگان و دیگر اقشار مردم حکم فرما بود .

    آری هم چنان که برکسی پوشیده نیست که در عصر کنونی در اثر پیشرفت صنعت نساجی و توسعه کارگاههای گوناگون بافندگی و برقراری ارتباطات داخلی و خارجی و به سبب نفوذ فرهنگ های بیگانه و برون مرزی متأسفانه استفاده از لباس پوشیدن سنتی و محلی در بیشتر روستا ها کم رونق شده و به طور کلی طرز لباس پوشیدن دختران ازدواج نکرده وزنان متأهل تغیر پیدا کرده و طریقه تشخیص وجه تمایز در بین آنان غیر ممکن گردید . و صورت تساوی به خود گرفته است ، نحوه پوشیدن لباس سنتی و ملی مناطق کردنشین مخصوصاً در شهرها ، تغیرات چشم گیرکرده است ؛ به طوری که لباس اصیل کردی مردانه به ویژه در میان قشر جوان جای خود را به کت و شلوار غربی و شلوار تنگ لی داده و از جهت دیگر سربرهنگی غربی ، جایگزین کلاه و دستمال سنتی و ملی شده است ! همچنین لباس اصیل زنانه و دخترانه در شهرها تبدیل به مانتوی خفاشی و اندامی و غیره شده است !  به جای کفش های سنتی ، کفش پاشنه بلند ، پنجه دراز و نوک دراز می پوشند !!

    علاوه بر شهرها متأسفانه در روستاهای کردنشین نیز در شیوه و آداب و رسوم پوشیدن لباس ملی و سنتی تغییراتی حاصل شده است ، به شکلی که به سر نهادن کلاه فیس  و پوشیدن له چک زنانه و قوچک دخترانه ، به بستن روسری تغییر یافته است ، زینت آلات سنتی و ملی از قبیل بستن قطاره ، لاسه ره گیل گیله ، ملوانک ، بازنه یا بازوبند و آویختن سمل و میخک بر سینه کنار گذاشته شد . و به جای آن گردنبند و النگو( خرخا ل) ا ز جنس طلای خالص متداول گردیده است . بستن شال به دور کمر زنان و دختران کم رونق و یا به طور کلی ترک گردیده است ، از همه مهم تر اینکه متأسفانه نظم وانظباط خانوادگی ، احترام متقابل اجتماعی و عواطف انسانی کاهش یافته است و به طور کلی هر دو قشر زن و مرد پسر و دختر شهری و روستای در مناطق كردنشين به بهانه پیشرفت علم و تمدن و به خاطر تقلید از فرهنگ غرب و روی آوردن به مد جدید ، فرهنگ اصیل و هویت واقعی خویش را کنار گذارده وآن را گم و فراموش کرده و به مد و فرهنگ بیگانه از روی تقلید کورکورانه روی آورده و گرایش پیدا کرده اند !!