به گزارش هزارماسوله ،متن کامل خطبههای نماز جمعۀ مورخۀ ۱۴۰۳/۱۱/۲۶ شهر پاوه
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین ثم الصلاة والتحیة والسلام علی رسول الله و علی آله و صحبه و من والاه و لا حول و لا قوة الا بالله
السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
از پروردگار بزرگ و مهربان درخواست میکنم به تکتک شما برادران و خواهران حاضر در مسجد و کسانی که محب دین و قرآن هستند و از دور و نزدیک به این بحث استفاده توجه میکنند، عزت، سعادت، سربلندی و سلامتی عطا فرماید.
عزیزان من؛ موضوع خطبههای امروز دو بحث و هفت یادآوری است۱-از تغییرات شب و روز درس بگیریم ۲- حدیثی از پیامبر بزرگوار اسلام (ص) که میفرماید: اگر شما برای مردم کار کنید و در میان مردم باشید و آزار و اذیت و غیبت مردم را قبول کنید بهتر از آن است که کنار بکشید و صبر نداشته باشید.
هفت یادآوری:۱- درسی از صبر و ایستادگی مردان و زنان غزه ۲- عاقبت افراد ضد دین و قرآن ۳-تشکر از حضور سبز مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن ۴-سمینار ائمۀ جمعۀ استان کرمانشاه در پاوه ۵-یادی از بیت مرحوم حاج شیخ نجیب اشرافی ۶-یادی از مرحوم کاک وریا حه مه که ریم ۷-سالگرد تأسیس وزارت محترم اطلاعات در ۱۵ شعبان
بحث اول: از تغییرات شب و روز درس بگیریم
پروردگار عظیمالشأن در آیه ۴۴ سورۀ مبارکۀ نور میفرماید: «يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ» پروردگار شب و روز را دگرگون میکند. در تغییر این شب و روز برای اهل بصیرت و اهل فکر که مسائل را خوب تحلیل میکنند، درس و عبرت است خوشا به حال کسانی که از این تغییرات درس فرامیگیرند.
درسهایی که از این آیۀ مبارکۀ میگیریم؛
۱-هر آمدورفتی دارای درس است یعنی ما روزی به دنیا میآییم و روزی هم از دنیا میرویم همچنان که شب میآید و روز تمام میشود یا روز میآید و شب به پایان میرسد ما ا
نسانها هم روزی میآییم و روزی میرویم.
۲-بعد از هر تاریکی روشنایی وجود دارد. همه ما ممکن است در زندگی مشکلاتی داشته باشیم. نباید مأیوس شویم انشاءالله بعد از آن مشکلات و تاریکی، روشنایی خواهد آمد. همچنان که بعد از شب، روز پدید میآید.
۳-درس و عبرت دیگر طولانی بودن و یا کوتاه بودن شبها و روزها در بعضی از فصول سال است.
اگر پیامبر بزرگوار ما میفرمایند: «الشِّتاءُ رَبیعُ المؤمِن» زمستان و شبهای آن بهار مسلماناناند، یعنی میتوانیم در این شبها بخوابیم و استراحت کنیم و عبادت کنیم و نماز شب بخوانیم پس واقعاً بهار انسان مؤمن است؛ اما در بهار و تابستان چنین امکانی برای مؤمنین وجود ندارد چون شبها در این دو فصل کوتاهاند پس تغییرات شب و روز و کوتاه یا طولانی شدن شبها و روزها دارای درساند.
۴
-بهار میآید و باران میبارد، تابستان میآید و هوا گرم است پس این سرزمینی که روی آن زندگی میکنیم، روزی سبز است و مدتی بعد زرد و خشک است یعنی بنده و شما هم روزی سرسبز هستیم و روزی هم باید خشک شویم و از بین برویم.
۵-درس دیگر آیۀ فوقالذکر گرما و سرماست. امروز برف میبارد و مدتی بعد گرما فرامیرسد
۶-تغییر حکومتها؛ امروز یکی حاکم است و فردا کسی دیگری حاکم میشود.
۷-مرگ و حیات انسانها در طول شب و روز؛ صبح که ما از خواب بیدار میشویم و فضای مجازی را نگاه میکنیم، میبینیم که فلان شخص و فلان شخص فوت کردهاند، اینها همه تغییرند و برای اهل بصیرت دارای درساند.
بحث دوم: حدیثی از پیامبر اسلام (ص)
این بزرگوار میفرماید: «المؤمِنُ الَّذی یُخالِطُ النّاس وَیَصبِرُ عَلی أَذاهُم أَفضَلُ مِنَ المؤمن الّذي لا یُخالِطُ النّاسَ و لا یَصْبِرُ عَلیٰ أذاهُم»مسلمانی که کار اداری و سیاسی و اجتماعی و خدماتی مردم را به عهده میگیرد و به میان جامعه میآید و غیبت مردم را دربارۀ خود میشنود، اگر با مردم دروغ نگوید، نزد پیامبر اسلام بهتر از آن است که کنار بکشد چون خداوند متعال در مقابل هر آزاری، به شما پاداش میدهد.
در این روزها مسئولیت سخت است. گاهی اوقات افرادی به من مراجعه میکنند و میگویند ماموستا شما همکاری کنید که فلان مسئولیت را به من بدهند. میگویم: اگر عاقل باشید مسئولیت قبول نمیکنید چون پول و پشتیبانی و امکانات نیست در عوض تهمت و برچسب زیاد است و انسان نمیتواند بهدرستی خدمت کند؛ اما اگر انسان بتواند خدمت کند، هیچ اشکالی ندارد برای تأمین معیشت خود خانوادهاش حقوقی دریافت کند به شرطی که حیفومیل و سرقت و اختلاس و دزدی از اموال بیتالمال صورت نگیرد کاری خیلی خوب و پسند است و اگر مردم از پشت سر از آنان غیبت میکنند، نباید ناراحت شوند. طبیعی است هر کس مسئولیتی داشته باشد پشت سرش حرف زیاد است «إن نصف الناس أعداء لمن... وَلِيَ الأَحكامَ
هذا إن عدل»
یک شاعر عرب ۵۰۰ سال پیش شعری سروده میگوید:نصف مردم به دست حاکمان خود حتی اگر عادل باشند، پریشان و ناراحتاند، اگر حاکمان عادل نباشند طبیعتاً نارضایتی بیشتر است.
یادآوری اول: درسی از صبر و ایستادگی مردان و زنان غزه
در طول هفته هر موردی را که به نظر خودم مهم است در دفترم یادداشت میکنم که آن را برای دوستان در جمعه یادآوری کنم به این امید که جمعی از دوستان از این مطالب استفاده کنند.
شب شنبۀ گذشته شبکۀ الجزیره تصویر یک خانم جوان محجبه را پخش کرد که خیلی دلم سوخت. آن خانم گفت: خود و فرزندم در این چادر زندگی میکردیم. شبهنگام باد شدید چادر را با خود برده است. به چادر همسایه رفتهام آنان هم
خانوادهای فقیر بودند و فرزند معلولی داشتند؛ و باران و باد شدید اجازه نداده تا صبح بخوابیم. گفتم: الهی رحمت و نصرت و لطف تو بینهایت است؛ تا کی این مردم مظلوم زجر بکشند. ما در خانه هستیم و گاز و آب و برق داریم و خانههایمان در این فصل سرما گرمِ گرم است اما باز از تو ای پروردگار ناراضی هستیم. یا رب به این مردم مظلوم که بر سر عقیدۀ خود ایستادهاند، رحم کن.
مردم مکه ۱۲ سال پیامبر بزرگوار ما را زحمت دادند و به طایف رفت در طایف این بزرگوار را سنگباران و بدن مبارکش را زخمی کردند خود و شاگردش زید شب درجایی ماندگار شدند در نیمههای شب شروع به مناجات نمود و فرمود: یا رب به ذاتت قسم بیش از این اذیت و آزار را به خاطر دینت تحمل میکنم ولی نصرت و رحم و لطف تو بسیار است وضعیتم ا از این چیزی که هست بهتر گردان؛ و واقعاً در زندگی رسول خدا تغییر ایجاد کرد و به سفر اسرا و معراج دعوت شد. پس تغییرات نزد خداوند متعال خیلی آسان است اما چرا تغییر نمیدهد، ما هم نمیدانیم.
یادآوری دوم: عاقبت افراد ضد دین و قرآن
عاقبت هر انسان ضد خدا و ضد دین و قرآن همانند سلوان مومیکا است. دو جمعه پیش در خصوص این شخص صحبت کردم که قرآن را پاره کرد و به آن اهانت نمود.
برای کسانی که شاید این شخص را نشناسند، عرض میکنم، سلوان مومیکا یک شخص مسیحی عراقی است که به سوئد مهاجرت کرده و ضد اسلام و قرآن و محمدالمصطفی بود.
روزی به پشتیبانی پلیس سوئد قرآن کریم را پاره و به آن اهانت نمود و گفت: تا این قرآن باشد جامعه آرامش ندارد.
تمام مسلمانان در سرتاسر دنیا ناراحت شدند چون اهانت به اعتقاد نزدیک به دو میلیارد مسلمان بود. چند روز پیش این شخص را در منزلش به قتل رساندند. یک هفته پلیس سوئد صبر کرد تا کسی جنازۀ این شخص را تحویل بگیرد و دفن نماید اما هیچکس حاضر نشد جنازهاش را تحویل بگیرد و پلیس سوئد برابر قانون این کشور که اجساد بدون صاحب را میسوزانند، جسد سلوان مومیکا را سوزاندند درحالیکه با پشتیبانی آنان بود که سلوان مومیکا این حرکت را انجام و دل میلیاردها مسلمان را آزرد.
سلوان مومیکا در این دنیا در آتش سوخت این معجزۀ قرآن و دلخوشی برای مسلمانان است که نتیجۀ افراد بیدین و خدانشناس در دنیا و آخرت اینگونه است. پس ما مسلمانان باید خیلی امیدوار باشیم و اگر کسی به دین ما اهانت میکند گمان نکنیم دنیا ویران شده است.
یادآوری سوم: تشکر از حضور سبز مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن
از صداوسیمای مرکز کرمانشاه جناب آقای موسوی و همکاران ایشان ممنون هستم که راهپیمایی مردم پاوه را بهصورت زنده پخش کردند.درحالیکه در هیچکدام از شهرستانهای استان کرمانشاه این راهپیمایی زنده پخش نشد.الحمدلله جمعیت مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال زیاد و منظم و با هماهنگی بود.
لازم می دانم در اینجا از شما تشکر کنم و به شما آفرین بگویم و ممنون شما عزیزان هستم. یکی از روحانیون نزدیک بنده گفت: چگونه است، این مردم علیرغم مشکلات اقتصادی و سیاسی و معیشتی اینگونه به گرمی به میدان میآیند؟ گفتم:
ملت ایران ملتی اصیل و مؤدب و بااخلاق است. پیامبر عزیز ما ساده نفرموده است: «لَو کان العِلمُ فی ثُریا لَنالَهُ قَومٌ مِن فارس» اگر علم در ستارۀ ثریا هم باشد قوم فارس به آن دست مییابند
ما به راهپیمایی آمدهایم ضرری نکردهایم، کسانی که نیامدهاند، چکار کردهاند؟ ما نسبت به دین و مملکت و جایی که در آن زندگی میکنیم، ادای وظیفه کردهایم.
خداوند به شما و مردم ایران جزای خیر بدهد و این ملت را محفوظ فرماید.
یادآوری چهارم: سمینار ائمۀ جمعۀ استان در پاوه
سمینار ائمۀ جمعه شاید ۱۵ سالی است به این سبک که ائمۀ جمعۀ استان در یکجا جمع شوند، نبوده است. به بنده گفتند: میخواهیم سمینار ائمۀ جمعه را در پاوه برگزار کنیم. گفتم مبارک است شما مهمان ما هستید تشریف بیاورید.
به مسجد قبا تشریف آوردند و به فرمایش خودشان هم نظم و خدمت بود و هم بحثهای خوبی شد و حقیقتاً آبرویی برای شهر پاوه و مردم شریف آن بود.
لذاممنون ائمۀ محترم جمعۀ شیعه و سنی استان هستم و از امامجمعۀ محترم کرمانشاه جناب آیتالله غفوری تشکر میکنم و از تمامی کسانی که در پاوه زحمت کشیدند، سپاسگزارم.
یادآوری پنجم؛ یادی از بیت مرحوم حاج شیخ نجیب اشرافی
روز شنبۀ گذشته یکی از دوستان روحانی گفت: چرا در روز جمعه از مرحوم شیخ شهاب اشرافی بحث نکردید؟ گفتم: وقت نداشتم هفتۀ بعد در این خصوص صحبت میکنم. امروز میخواهم مقدمهای و سپس چند جمله عرض کنم انشاءالله خداوند توفیق دهد کلمات را خوب ادا کنم که باعث جذب شود نه دفع.
عزیزان من؛خانوادۀ مرحوم حاج شیخ نجیب اشرافی در خانقاه خانوادهای محترم بودند آرام زیسته و آرام بودهاند و انشاءالله خداوند متعال هم با آنان آرام برخورد میکند.
ما یک ضعفی داریم نسبت به بزرگان خود بیتوجه هستیم.
شاعر فارس زبان میگوید:
هر ملتی که قدر بزرگان خود شناخت ... افزود نزد اهل خِرد اعتبار او
ما اگر به بزرگان خود احترام بگذاریم و آنان را ارج نهیم بسیار مهم است ما باید بزرگان خود را تا زمانی که در قید حیاتاند احترام کنیم وقتی فوت کردند تعزیههای آنچنانی معنایی ندارد.
یکی از ماموستایان کرد میفرماید:
پیاوی گه وره مان نایته به ر دل ... تا کوو ئه و روژه ئه چیته ژیر گل
ئینجا بوی ئه گرین به جوش و به کول ... قه بره که ی ئه که ین به باخچه و به گول
یعنی؛ عادت ما در منطقۀ کردنشین این است در دنیا به بزرگان خود زیاد احترام نمیگذاریم تا وقتی فوت میکنند وقتی هم فوت کردند برایشان گریه و زاری میکنیم و قبرشان را پر از گل میکنیم
معتقدم باید سلف و بزرگان خود را فراموش نکنیم؛ یک روز رئیس ادارۀ ارشاد وقت پاوه آقای محمودی که فعلاً بخشدار نوسود است را به منزل دعوت کردم و گفتم: آیا ارشاد اسلامی بودجهای به شما اختصاص نداده که ما بتوانیم از بعضی از مردان بزرگ خود تجلیل و قدردانی کنیم؟ گفت: نخیر تنها ۱۰ میلیون تومان بودجه آنهم برای تعلیم رقص کردی به ما دادهاند. گفتم کرد از زمانی که متولد میشود رقص کردی بلد است چرا این پول را خرج میکنید؟!!
ازاینجهت و تجلیل از بزرگان خود کم کار میکنیم و اشتباه میکنیم. ما باید به پیشینیان خود احترام بگذاریم تا آیندگان نیز به ما احترام بگذارند. وقتیکه من و شما حاضر نیستیم پیشینیان خود را احترام و اکرام کنیم، آیندگان نیز به من و شما احترام نمیگذارند.
برمیگردم به اصل مطلب؛
عزیزان من؛در اوراماناتی که من و شما زندگی میکنیم، دو طریقت قادری و نقشبندی قرنهاست دارای جایگاه و پایگاه هستند.چندی پیش خداوند توفیق داد مطالعۀ کاملی در خصوص طریقه شازلی انجام دادم و علت این تحقیق این بود که یکی از ماموستایان کرد گفت: به آفریقا سفر کردیم در آن کشور که ما به آن سفر کرده بودیم، قدرت معنوی به دست شازلی ها بود شیخ آنها وقتی فهمید ما از کشور جمهوری اسلامی هستیم به ما اجازۀ ملاقات نداد. با واسطهگری بسیار مهمان آن شیخ شدیم دیدیم واقعاً جایگاه مهمی در خدمت به دین دارا هستند.
در قرن ششم و هفتم حدود ۸۰۰ سال پیش پیرشالیار هورامان و سپس شیخ شهابالدین دزآوری به بغداد رفته و به خدمت شیخ عبدالقادر گیلانی (رحمتالله علیهم) رسیدهاند و طریقۀ قادریه را به هورامان آوردهاند. خداوند متعال به آنان جزای خیر بدهد.
طریقۀ نقشبندی تا ۲۱۵ سال پیش در کردستان وجود نداشت. ۲۱۵ سال پیش مولانا خالد شهرزوری که در سلیمانیه میزیست سواره و پیاده یک سال طول کشید تا به هندوستان و خدمت شیخ عبدالله دهلی رفت و یک سال در خدمت این عالم تلمذ نمود و سپس به کردستان برگشت و حدود سه سال این آمدورفت طول کشید تا به سلیمانیه برگشت و طریقۀ نقشبندی را به کردستان آورد.
از شخصیتهای مهمی که در خدمت مولانا خالد تمسک کردهاند، شیخ سراجالدین (ره) در طویله و خانوادۀ محترم ایشان در طویله و بیاره و باخهکون واقعاً به علم و دین و مردم خدمت کردهاند. جزاهم الله خیرالجزاء
کتابی در منزل دارم که در خصوص حاکمیت آتاتورک بحث میکند در این کتاب آمده است. وقتی آتاتورک در ترکیه حاکم شد، دین اسلام در حاشیه قرار گرفت اما دو فکر دین را در ترکیه حفظ کردند ۱-فکر خالدیه ۲-طریق مرحوم استاد نورسی؛ اینها در حفظ دین نقش داشتهاند و ما باید قدرشان را بدانیم. پس زحمت مولانا خالد فراموششدنی نیست.
نهایت امر ایندو طریقت قادریه طالبانی و خالدیۀ نقشبندی در اورامانات آرام و در خدمت دین و در حد توان مطیع قرآن و دین بودهاند. ما از خدای بزرگ برای بزرگ و کوچک این دو طریقت درخواست رحمت مینماییم.
به خانقاه برگردیم.
بعد از مرحوم حاج شیخ نجیب که بنده ارادتمند و فامیل ایشان هستم، مرحوم شیخ شهابالدین جای پدر نشست. ایشان انسانی صالح و متدین بود. ۴ سال مریض بود و با اکسیژن زندگی کرد و بقای عمرش با اکسیژن بود. چند روز پیش فوت کرد و بعد از فوتش در تعزیۀ ایشان شرکت نمودیم.
شب جمعۀ گذشته به منزل ایشان رفتم. خانقاه ایشان پر بود و مردم زیادی آنجا بودند. حدود ۱۰ دقیقه برایشان صحبت کردم و به فرزند ایشان کاک مُنذر سه توصیه نمودم. گفتم: ۱-این خانقاه را تعطیل نکنید و برای کسانی که به اینجا میآیند، نماز جماعت بخوانید. ۲-یک ماموستا هم پیدا میکنیم درس فقه را به شما آموزش دهد. شیخ بودن در مناطق کردنشین ارثی است اما شما باید شرع و فقه را بدانید. ۳-فعلاً زیر بار بعضی از مسائل نروید تا مدتی بگذرد سپس به میان خانوادۀ ایشان رفتم و از آنان تشکر کردم که چهار سال برای شیخ شهاب زحمت کشیدهاند.
یادآوری ششم: یادی از کاک وریا حەمە کەریم
هفتۀ پیش جوانی به نام وریا حەمە کەریم در حلبچه عراق فوت کرد. ایشان به این مسجد پاوه آمده و شب در منزل فرزندم مرحوم مکرم خوابیده است. از شهر پاوه فیلمی در خصوص لباس کردی تهیه کرده که گزارش ایشان از یکی از شبکههای کردی اقلیم پخش شد و به مردان پاوه آفرین گفته که همگی پایبند به پوشیدن لباس کردی هستند.
ایشان جوانی صالح بود. ماموستایان حلبچه، خورمال و سلیمانیه جمعۀ گذشته همگی با آه و حسرت بخشی از خطبههای خود را به کاک وریا حەمە کەریماختصاص دادند. حتی بعضی از آنها مانند ماموستا طاهر باموکی در حین خطبه در حلبچه برای ایشان گریه کردند.
این شخص اگرچه نویسنده و روزنامهنگار بود ولی صالح بود.دو ماه پیش به همراه خانوادهاش به عمره رفت و در مکه و مدینه هم نقش خود را نشان داد.
چند روز پیش از سلیمانیه به سمت سیدصادق در حرکت بوده، وقتی میبیند رانندهای در مسیر نیاز به کمک دارد بهقصد کمک به ایشان پیاده میشود در این حین یک ماشین دیگر که ایرانی و اهل مریوان و حامل گوجه به عراق بوده است در کنار آنان واژگون و هر دو را زیر میگیرد و فوت میکنند.
این شخص یعنی کاکه وریا حەمە کەریم پدر خود را هیچگاه ندیده است و در زمان شیمیایی حلبچه ناپدید میشود و خانوادهاش او را در تهران پیدا میکنند و مادرش با زحمت او را بزرگ میکند. این مادر بر سر قبر پسرش حاضر شد و گفت: ای مردم، وریا تا امروز امانتی نزد من بود و امروز خداوند متعال او را پیش خود برد و اصلاً ناراحت نیستم فرزند من اهل نماز بود جوانان عزیز به خاطر خدا نماز بخوانید. این منش درس بزرگی به همه مادران و به بنده داد.
حدود ۴۰ نفر از وابستگان رانندۀ مریوانی که باعث فوت کاک وریا شد به حلبچه رفتند و در مراسم تعزیۀ ایشان شرکت نمودند مادرش به میان آنان آمد و گفت: پسر من به نزد خدای خود رفته است و من شکایتی از شما ندارم بروید آزاد باشید. این گذشت واقعاً پر از درس و عبرت است که انسانی بتواند از قاتل تنها فرزندش بگذرد.
دوست داشتم این موضوع را برای جوانان پاوه بحث کنم که اگر همراه با دین و مسجد باشند و به فقرا کمک کنند، برای دین و دنیایشان کافی است.
یادآوری هفتم: سالگرد تأسیس وزارت محترم اطلاعات در ۱۵ شعبان
امروز ۱۵ شعبان بهاصطلاح ما اهل سنت شب و روز برات است. در گذشته شبها دور هم مینشستیم اما اکنون این سنت را فراموش کردهایم.
۱۵ شعبان در تاریخ جمهوری اسلامی، روز تأسیس وزارت محترم اطلاعات است؛ تشکر میکنم از عزیزان وزارت اطلاعات و به آنان تبریک و خسته نباشید عرض میکنم.
به برادر عزیزم جناب آقای نصرتی که انسانی مخلص و همیشه در نماز جمعه حضور دارد و به مدیر ایشان جناب آقای خادمی و همچنین وزیر محترم اطلاعات جناب آقای خطیب خسته نباشید عرض میکنم و به آنان آفرین میگویم که شبانهروز برای حفظ امنیت مردم تلاش میکنند و زحمت میکشند. جزاهم الله خیرالجزاء
والسلامعلیکم و رحمةالله و برکاته
