توافق ژنو در سوم آذر ۱۳۹۲ پس از چندین سال مذاکره ایران و گروه ۵+۱، به یکی از مهمترین موضوعات جهانی تبدیل شد؛ اما یکی از مهمترین پرسشهایی که ذهن تحلیلگران را به خود واداشته، این است که چه عواملی باعث شد توافق ژنو شکل بگیرد؟
در این باره «تابناک» در گفتوگو با علی خرم، استاد دانشگاه و مشاور وزیر امورخارجه، علل شکلگیری توافق ژنو و مسائل پیش آمده پس از این توافق را بررسی کرده است.
خرم در پاسخ به پرسشی پیرامون مفهوم اصلی توافق ژنو گفت: اصل توافقنامه ژنو مبتنی بر این است که ما وارد فضای اعتمادسازی شدهایم. در واقع، پیام اصلی ژنو، اعتمادسازی و بیانیه ژنو، صرفا برای وارد شدن به دوره اعتمادسازی است. در دوره اعتمادسازی، هیچ کشوری امتیاز نمیگیرد که وارد دوره اعتمادسازی شود.
البته پیش از ایران، کشورهای دیگری هم بودند. ما نباید بگوییم چه چیز دادهایم و چه امتیازی گرفتهایم. قرار است ما در دوره اعتمادسازی، برخی کارها را متوقف و بعد دوره اعتمادسازی را آغاز کنیم.
وی ادامه داد: در توافق ژنو ـ به قول اوباما ـ به جای اینکه پیچ و مهرههای همه قطعات صنعت هستهای را باز کرده و سوار هواپیما کنیم و تحویل دهیم، همه دستاوردها را حفظ کردیم، ولی قرار است اعتمادسازی کنیم. در فرایند اعتمادسازی نیاز به زمان، صبر و درایت است. در این درایت، ما باید بکوشیم به جای اینکه روی جزئیات با هم اختلاف پیدا کنیم، به افق و آینده بنگریم و بدانیم که اگر دوره اعتمادسازی را به پایان برسانیم، بنا بر تفاهم ژنو و انپیتی از کلیه حقوق هستهای برخوردار خواهیم شد؛ این حقوق شامل غنیسازی تا هر درصدی که کشور نیاز داشته باشد، میتواند باشد. اگر درست پیام ژنو را درک کنیم، از بحثهای جزئی و دردسرساز نجات پیدا خواهیم کرد.
مشاور وزیر امور خارجه در بخش دیگری از این گفتوگو پیرامون علل شکلگیری توافق ژنو گفت: عوامل متعددی منجر به شکلگیری توافق ژنو شده که من در اینجا به چند مورد آن به اختصار اشاره میکنم.
نخست باید بگویم، شرایط جهانی و منطقهای در سال ۱۳۸۲ با ۱۳۹۲ کاملا فرق میکند. در سال ۱۳۸۲ با سه کشور اروپایی، توافق کردیم که یک نوع همکاری بین ایران و سه کشور اروپایی بود. در آن دوران، مخالف اصلی توافق پاریس، دولت امریکا بود، ولی در سال ۱۳۹۲ علت موفقیت انجام مذاکرات و تفاهمنامه این بود که دولت آمریکا برعکس ده سال پیش، یکی از پرطرفدارترین کشورهایی بود که مایل به شکلگیری توافق بود.
در واقع امریکا در آن دوران، بیرون از گود بود و اکنون در گود است. سال ۱۳۹۲ دولت امریکا نه تنها در حالت تهاجمی نیست، بلکه واقعگراتر بوده و از توهم بیرون آمده است و میداند محدوده قدرتش کجا و چیست. امریکا ده سال پیش گمان میکرد که میتواند پس از عراق به ایران حمله کند.
دلیل دوم اینکه در سال ۹۲ راهبرد سیاست خارجی دولت جدید، مبتنی بر تعامل سازنده، دوری از تشنج، نوعی واقعگرایی، نوعی پذیرش روابط بینالملل و قواعد بینالملل و همکاری در چهارچوب جامعه جهانی است. در این سال خواست مردم این بود که یک هسته و در کنارش چیزهای دیگر داشته باشیم.
در این انتخابات مردم راجع به موضوع هستهای اظهارنظر کردند و دیدگاههای آنان به یک راهبرد برای دولت آقای روحانی تبدیل و از سوی رهبری تأیید شد.
در دلیل سوم باید بگویم، سال ۱۳۹۲ یک تیم مجرب، حرفهای، آشنا به فضای بینالمللی و فناوری دیپلماتیک به کار گرفته شد. امروز ظریف با تکنولوژی دیپلماتیک با مسئولان و مردم جهان تبادلنظر میکند.
دلیل چهارم مربوط میشود به فضای بینالمللی که در آن ایالات متحده امریکا در آستانه دو تغییر است؛ استراتژی قبلی امریکا مبتنی بر حضور نظامی و فیزیکی در خاورمیانه بود، حال آنکه استراتژی کنونی از خاورمیانه به خاور دور تغییر جهت داده است.
دومین تغییر، قطع وابستگی به نفت خلیجفارس است. امریکا که واردکننده نفت است، به صادرکننده نفت تبدیل خواهد شد، به گونهای که هماکنون منابع جدید نفتی در امریکا کشف شده است.
امروز آمریکا بر این باور است که نیاز به نفت عربستان، امارات، قطر و ... ندارد. در نتیجه فضایی که امروز در آن مذاکرات ژنو انجام میشود، امریکا دیگر به خاورمیانه وابسته نیست. همین عامل موجب عصبانیت اسرائیل و عربستان شده است، زیرا فرصتها از دستشان رفته است.
ناگفته نماند که اگر امریکا این تغییر را انجام دهد، ارزش اسرائیل کم میشود. برای همین، اسرائیل درصدد است تشنجهای جدید در خاورمیانه به راه اندازد تا امریکا را وادار به ادامه حضور در این منطقه کند.
و اما دلیل پنجم اینکه فناوری هستهای در سال ۱۳۹۲ قابل قیاس با ۱۳۸۲ نیست. جهان مجبور است که واقعیت هستهای ایران را به شکل صلحآمیز بپذیرد.
در سال ۱۳۸۲ طرف غربی از چندین سانتریفیوژ میگفت، ولی امروز درباره چند هزار سانتریفیوژ و غنیسازی ۲۰ درصد سخن به میان میآورد.
در این باره «تابناک» در گفتوگو با علی خرم، استاد دانشگاه و مشاور وزیر امورخارجه، علل شکلگیری توافق ژنو و مسائل پیش آمده پس از این توافق را بررسی کرده است.
خرم در پاسخ به پرسشی پیرامون مفهوم اصلی توافق ژنو گفت: اصل توافقنامه ژنو مبتنی بر این است که ما وارد فضای اعتمادسازی شدهایم. در واقع، پیام اصلی ژنو، اعتمادسازی و بیانیه ژنو، صرفا برای وارد شدن به دوره اعتمادسازی است. در دوره اعتمادسازی، هیچ کشوری امتیاز نمیگیرد که وارد دوره اعتمادسازی شود.
البته پیش از ایران، کشورهای دیگری هم بودند. ما نباید بگوییم چه چیز دادهایم و چه امتیازی گرفتهایم. قرار است ما در دوره اعتمادسازی، برخی کارها را متوقف و بعد دوره اعتمادسازی را آغاز کنیم.
وی ادامه داد: در توافق ژنو ـ به قول اوباما ـ به جای اینکه پیچ و مهرههای همه قطعات صنعت هستهای را باز کرده و سوار هواپیما کنیم و تحویل دهیم، همه دستاوردها را حفظ کردیم، ولی قرار است اعتمادسازی کنیم. در فرایند اعتمادسازی نیاز به زمان، صبر و درایت است. در این درایت، ما باید بکوشیم به جای اینکه روی جزئیات با هم اختلاف پیدا کنیم، به افق و آینده بنگریم و بدانیم که اگر دوره اعتمادسازی را به پایان برسانیم، بنا بر تفاهم ژنو و انپیتی از کلیه حقوق هستهای برخوردار خواهیم شد؛ این حقوق شامل غنیسازی تا هر درصدی که کشور نیاز داشته باشد، میتواند باشد. اگر درست پیام ژنو را درک کنیم، از بحثهای جزئی و دردسرساز نجات پیدا خواهیم کرد.
مشاور وزیر امور خارجه در بخش دیگری از این گفتوگو پیرامون علل شکلگیری توافق ژنو گفت: عوامل متعددی منجر به شکلگیری توافق ژنو شده که من در اینجا به چند مورد آن به اختصار اشاره میکنم.
نخست باید بگویم، شرایط جهانی و منطقهای در سال ۱۳۸۲ با ۱۳۹۲ کاملا فرق میکند. در سال ۱۳۸۲ با سه کشور اروپایی، توافق کردیم که یک نوع همکاری بین ایران و سه کشور اروپایی بود. در آن دوران، مخالف اصلی توافق پاریس، دولت امریکا بود، ولی در سال ۱۳۹۲ علت موفقیت انجام مذاکرات و تفاهمنامه این بود که دولت آمریکا برعکس ده سال پیش، یکی از پرطرفدارترین کشورهایی بود که مایل به شکلگیری توافق بود.
در واقع امریکا در آن دوران، بیرون از گود بود و اکنون در گود است. سال ۱۳۹۲ دولت امریکا نه تنها در حالت تهاجمی نیست، بلکه واقعگراتر بوده و از توهم بیرون آمده است و میداند محدوده قدرتش کجا و چیست. امریکا ده سال پیش گمان میکرد که میتواند پس از عراق به ایران حمله کند.
دلیل دوم اینکه در سال ۹۲ راهبرد سیاست خارجی دولت جدید، مبتنی بر تعامل سازنده، دوری از تشنج، نوعی واقعگرایی، نوعی پذیرش روابط بینالملل و قواعد بینالملل و همکاری در چهارچوب جامعه جهانی است. در این سال خواست مردم این بود که یک هسته و در کنارش چیزهای دیگر داشته باشیم.
در این انتخابات مردم راجع به موضوع هستهای اظهارنظر کردند و دیدگاههای آنان به یک راهبرد برای دولت آقای روحانی تبدیل و از سوی رهبری تأیید شد.
در دلیل سوم باید بگویم، سال ۱۳۹۲ یک تیم مجرب، حرفهای، آشنا به فضای بینالمللی و فناوری دیپلماتیک به کار گرفته شد. امروز ظریف با تکنولوژی دیپلماتیک با مسئولان و مردم جهان تبادلنظر میکند.
دلیل چهارم مربوط میشود به فضای بینالمللی که در آن ایالات متحده امریکا در آستانه دو تغییر است؛ استراتژی قبلی امریکا مبتنی بر حضور نظامی و فیزیکی در خاورمیانه بود، حال آنکه استراتژی کنونی از خاورمیانه به خاور دور تغییر جهت داده است.
دومین تغییر، قطع وابستگی به نفت خلیجفارس است. امریکا که واردکننده نفت است، به صادرکننده نفت تبدیل خواهد شد، به گونهای که هماکنون منابع جدید نفتی در امریکا کشف شده است.
امروز آمریکا بر این باور است که نیاز به نفت عربستان، امارات، قطر و ... ندارد. در نتیجه فضایی که امروز در آن مذاکرات ژنو انجام میشود، امریکا دیگر به خاورمیانه وابسته نیست. همین عامل موجب عصبانیت اسرائیل و عربستان شده است، زیرا فرصتها از دستشان رفته است.
ناگفته نماند که اگر امریکا این تغییر را انجام دهد، ارزش اسرائیل کم میشود. برای همین، اسرائیل درصدد است تشنجهای جدید در خاورمیانه به راه اندازد تا امریکا را وادار به ادامه حضور در این منطقه کند.
و اما دلیل پنجم اینکه فناوری هستهای در سال ۱۳۹۲ قابل قیاس با ۱۳۸۲ نیست. جهان مجبور است که واقعیت هستهای ایران را به شکل صلحآمیز بپذیرد.
در سال ۱۳۸۲ طرف غربی از چندین سانتریفیوژ میگفت، ولی امروز درباره چند هزار سانتریفیوژ و غنیسازی ۲۰ درصد سخن به میان میآورد.

نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد