بمناسبت روز جهانی معلولین؛

گپی خودمانی با یک روشندل پاوه ای/ روشنی دنیای روشندلان نیازمند نگاه ویژه مسوولان

سرویس: اجتماعیکد خبر: 301388|17:35 - 1402/09/12
نسخه چاپی
گپی خودمانی با یک روشندل پاوه ای/ روشنی دنیای روشندلان نیازمند نگاه ویژه مسوولان
در این گفت‌وگو با روشندلی قرآنی آشنا می‌شویم که علی‌رغم برخی از محدودیت‌های دنیایی موفق شده است حافظ 15 جزء قرآن شود و در سایر حوزه‌های زندگی مانند تحصیل و اجرای دف نوازی به قول خودش پابه پای سایر افراد تلاش کرده است.

به گزارش هزارماسوله ، در این گفت‌وگو با روشندلی قرآنی آشنا می‌شویم که علی‌رغم برخی از محدودیت‌های دنیایی موفق شده است حافظ 15 جزء قرآن شود و در سایر حوزه‌های زندگی مانند تحصیل و اجرای دف نوازی به قول خودش پابه پای سایر افراد تلاش کرده است. 

 

بمناسبت روز جهانی معلولین پایگاه خبری تحلیلی هزارماسوله گفتگویی کوتاه را با یکی از معلولین فعال شهرمان، حافظ قرآن و هنرمند جوان با نامسرکار خانم غزل بهرامی نابینای مادر زادیبه شرح زیر انجام داده است.

 

 بفرمایید چند سال سن دارید و در چه زمینه هایی فعالیت دارید؟

من متولد ۲۵ فروردین ۱۳۸۶ ،اهل روستای «هانی‌گرمله» پاوه و ساکن این شهر از توابع استان کرمانشاه هستم ،و اکنون دانش آموز پایه دوم دبیرستان در رشته علوم انسانی دبیرستان نمونه دولتی شهید نقشبندی و حافظ ۱۵ جزء قرآن هستم.

در رشته دف نوازی هم حدود چهار سال فعالیت دارم و مقام های مختلفی در جشنواره های کشوری و استانی و غرب کشور کسب کرده ام.

 

تاکنون موفق به کسب چه مقام هایی شده اید؟

در رشته قرآنی دارای مقام های کشوری هستم، دو مقام دوم کشوری دارم و در زمینه دکلمه هم فعالیت داشته و دارم و گاها برای خودم هم کتابت می کنم.

در زمینه دف نوازی هم مقاوم اول کشوری ، سوم کشوری و استانی هم مقامهای مختلفی را دریافت کرده ام.

علاقه خاصی به ساز دف و دف نوازی دارم و حدود چهار سال است به آموزش و فراگیری این ساز می‌پردازم.

 

برای رسیدن به موفقیت چه مشکلاتی بر سر راه شما قرار گرفته است؟

ما در هر مرحله ای از زندگیمان با توجه به شرایطی که داریم و می گویند که معلولیت محدودیت ندارد، درست است که معلولیت ما باعث آن نمی شود که قادر به انجام دادن بعضی فعالیت ها نباشیم اما واقعا در بعضی دوره ها محدودیت هایی برای ما بنا به شرایط موجود ایجاد شده است،چه برای مدرسه که ساده ترین حق هر انسانی است که تحصیل را فرا بگیرد، و چه برخی از امورات روزمره در جامعه با مشکل مواجه شده ایم. ما مقطع ابتدایی را در مدرسه استثنایی با هرگونه کمی و کاستی و کمبود امکانات گذراندیم ، در آن دوران شرایط خوبی نداشتیم برای کوچکترین دستگاه نوشتن و یا کتابت که برای ما حتما مورد نیاز بود، چندها سال والدینم در تردد با اداره بهزیستی و یا مدرسه استثنایی بوده اند تا توانسته اند یک دستگاه را برای من تهیه کنند و این دستگاه هم که مال مدرسه بود، به صورت هفته ای، قادر به استفاده از آن بودیم و هفته دیگر، یک معلول دیگر از آن دستگاه استفاده می کرد.

و این برای ما خیلی مشکل ساز بود که دستگاه هر بار قابل استفاده برای یک نفر باشد.

در اصل، تهیه این دستگاه باید بر عهده اداره بهزیستی انجام می شد اما چون هزینه این دستگاه در توان این اداره نبود، مادرم با هزار مشکلات از ۴ سالگی که وارد پیش دبستانی و مدرسه شدم تا ۶ سال پس از آن، توانست این دستگاه را از اداره بهزیستی تهیه کند. در اصل هم این وظیفه اداره بهزیستی بود که بنا به دلایلی و کم توجهی مسئولین بالا این اتفاق رقم نمی خورد.

 

پس از آن نیاز بود که به مدرسه عادی وارد شوم و در کنار بقیه دانش آموزان ادامه تحصیل دهم که این هم مسائل خاص خود را داشت چرا که هم معلمان هیچ گونه آموزشی در برخورد با معلولین را فرا نگرفته بودند و هم دانش آموزان آموزش درست رفتار با معلولین را به خوبی نمی دانستند، تا حدی که یکی از معلولین ما زمانی که با دانش آموزان عادی در مدرسه عادی وارد شد، بدلیل ضربه روحی شدیدی که به آن وارد شد، کلا ترک تحصیل کرد.

این یکی از بزرگترین معظلات ما بود که در زمان ورود ما به مدرسه عادی از لحاظ روحی و روانی بر ما وارد شد.

تا اینکه بعد از مدتها توانستیم با معلمین آشنا شویم و دانش آموزان هم با ما ارتباط راحتی داشته باشند و هم اینکه رفتار مناسبی از جانب آنها و از جانب ما ایجاد شود و باید “معلم رابطی” برای ما تعیین می شد که ارتباطی بین ما، با معلمی که معلم دانش آموزان عادی نیز هست، برقرار می کرد.

ولی متاسفانه مدرسه استثنایی کم کاری کرد و الان چهار سال است ما با گروهی از معلولان شهرستان در مدرسه عادی هستیم و امسال اولین سالی است که قصد دارند معلم رابطی برای ما تعیین کنند.

این چهار سال فقط خود ما و اولیای ما کار معلم رابط را انجام داده ایم، الان که سال دوم دبیرستان هستم، قرار بود یک رابط معلم را برای ما تعیین کنند که آن هم به عنوان رابط معلم قطعی نیست چون زمان آن را در هفته برای این رابط معلم کم کرده اند و بنا به افکار خود مبنی بر اینکه ما نیازی به آن زمان در هفته نداریم، در حالی که اکنون ۴ ساعت در هفته ما را همراهی می کند و باز هم نظر آنها بر این است که این ۴ ساعت را به دو ساعت کاهش دهند.

 

انتظار شما از مسئولین؟

 

در مورد مسئولین به طور کلی از لحاظ اینکه شرایطی ایجاد کنند ما در زمینه آموزشی تا حدی برابری را بین ما و بقیه دانش آموزان ایجاد کنند چون در این زمینه حق ما ضایع می شود.

 

دوم اینکه از لحاظ مناسب سازی خیابان ها و پیاده روها، ما هیچ وقت در شهر خودمان براحتی و بدون دردسر نمی توانیم از خانه خارج شویم چون اصلا خیابان های ما مناسب نبوده و الان هم که به ظاهر اعلام کرده اند نابینایان براحتی می توانند در خطوط زرد رنگ در پیاده روها تردد کنند اما در واقع چنین نیست و به اندازه ای بی توجه به این خطوط زرد رنگ بوده اند که اگر من در پیاده رو ها حرکت کنم ، هیچ ، که به بیراهه می روم بلکه باعث آسیب جدی به ما می شود.

سعی کنند در این مناسب سازی ها بیشتر توجه داشته باشند و در این رابطه همیشه بر آنها نقد داشته ام.

انتظاری که مردم هم دارم این است توجه بیشتری به فرهنگ سازی و نهادینه کردن فرهنگ چگونگی رفتار با معلولین را در رسانه باشند تا بهتر با ما برخورد شود.

 

حرف پایانی در رباطه با روز جهانی معلولین؟

 

امروز که روز جهانی معلولین است نمی توانم این روز را تبریک بگویم اما این روز را به همه همنوعان خودم گرامی می دارم و هرچند این معلولیت ما محدودیتهایی برای ما ایجاد می کند و هرچند سختی ها و مشکلاتی را برای ما ایجاد می کنند اما این سختی ها و مشکلات باعث نشود ، ما را از کار و تلاش خودمان منصرف کند و تا جایی که وطیفه داریم برای شرایط برابر و خواسته خودمان تلاش کنیم.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد