به گزارش هزارماسوله
![]() نمازجمعه این هفته پاوه با حضور مردم متدین و مومن این شهر و به امامتحاج ماموستا ملا قادر قادریاقامه شد. در ادامه متن کامل خطبه های نماز جمعه امروز آمده است به گزارشپایگاه اطلاع رسانی دفتر امامجمعه پاوه؛ نماز جمعه این هفته ۱۴۰۳/۱۰/۰۷ پاوه با حضور مردم متدین و مومن این شهر و به امامتحاج ماموستا ملا قادر قادریاقامه شد.
متن کامل خطبههای نماز جمعۀ مورخۀ ۱۴۰۳/۱۰/۰۷ شهر پاوه بسمالله الرحمن الرحیم ![]() الحمدلله ربالعالمین ثم الصلاة والسلام علی رسولالله و علی آله و صحبه و من والاه ولا حول و لا قوة الا باالله السلام علیکم و رحمةالله و برکاته از پروردگار بزرگ و مهربان برای تکتک شما برادران و خواهران حاضر در مسجد و تمام کسانی که از این بحث استفاده میکنند درخواست عزت، سعادت، توفیقات و سلامتی دارم. خداوند به همۀ شما جزای خیر عطا فرماید. برادران عزیز و خواهران محترم؛ خطبههای جمعه امروز بنده دو مطلب و سه یادآوری است. ۱- تفسیر جامعترین آیۀ قرآن کریم (آیۀ ۹۰ سورۀ مبارکۀ نحل) ۲- کسب درسی در مکتب رسولالله (ص) (سه یادآوری: ۱- ذکر قصهای از امام محمد غزالی ۲- جملهای از عارف خداشناس مالک بن دینار ۳- جولان رژیم صهیونیستی در غزه و یمن و لبنان و جشن کریسمس) بحث اول: تفسیر جامعترین آیۀ قرآن کریم (آیۀ ۹۰ سورۀ مبارکۀ نحل) ![]() خداوند حکیم و مهربان در آیۀ ۹۰ سورۀ مبارکۀ نحل سه دستور مهم را برای بنیآدم بیان فرموده است. درصورتیکه این کارها را انجام دهیم به نفع دین و دنیای ماست و در همین آیه سه دستور را صادر کرده و به ما انسانها امر فرموده این سه عمل شنیع را هم انجام ندهیم چون اعمالی شنیع و بد و ضد اخلاق هستند و به ضرر ما تمام میشوند. مفسرین اسلامی (رحمةالله علیه) میفرمایند: این آیه در زندگی انسانها جامعترین آیۀ قرآن کریم است؛ در این آیه ۶ دستور وجود دارند اگر در جامعۀ ما حتی به ۵۰ درصد از این ۶ دستور عمل شود، جامعه، جامعهای پر از امنیت، سعادت، معیشت و خوشبختی خواهد بود. خداوند متعال در آیۀ ۹۰ سورۀ مبارکۀ نحل میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»ای مردم خداوند متعال امر میکند و میفرماید: ۱-در زندگی با همدیگر عادل باشید و با عدل رفتار کنید ۲- به همدیگر احسان کنید هرچند کم و اندک هم باشد ۳- حقوق اقوام و نزدیکتان را رعایت کنید، همچنین ضرورت دارد از سه گناه بپرهیزید. ۱-فحشا ۲- انجام ندادن کار منکر ۳- ظلم نکردن به خود، خانواده، نزدیکان و افراد جامعه و در ادامه میفرماید: منظور من موعظه و نصیحت و راهنمایی شماست امید است شما هم این موعظۀ من را بشنوید و به آن عمل کنید. ![]() عدلیعنی حقوحقوق هرکسی را در صحبت و حکم و معیشت و زندگی و سهم به صورت مساوی ادا کنید. احسانبه معنی نیکوکاری و برخورد خوب با مردم است شاید ما مسئولیتی داشته باشیم ولی مردم نوکر ما نیستند باید با آنان در حد توان درست برخورد کنیم ولی گاهی اوقات انسان از انجام بعضی کارهای احسان و عادلانه معذور است زیرا یا خود تربیت شده نیستیم یا طرف شایستگی زحمت و ترحم را ندارد. ایتاء ذی القربیبه این معنی است با اقوام و نزدیکان خود درست برخورد کنید این توصیۀ پروردگار است که ما با اقوام و فامیل و عشیرۀ خود به نیکی رفتار کنیم. امروز متأسفانه مسائل سیاسی و زندگی و ارث و اختلافات باعث شده برادر با برادر، خواهر با برادر، برادر با خواهر و اولاد با پدر و مادر ارتباط ندارد. در گذشته انسانها تا ۵ نسل به گذشته خود افتخار میکردند؛ اما امروز دو نسل را به رسمیت میشناسند و بقیه را اصلاً نمیشناسند. اگر به فرزندتان بگویید فلان شخص فامیل ماست، به شما میخندند ولی قرآن کریم میفرماید:وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰاگر شما میخواهید در دنیا و قیامت سربلند باشید، باید در حد توانتان با اقوام و نزدیکانتان درست رفتار کنید و آنان را دلجویی نمایید و به آنان رحم و در شادی و شیون آنها شرکت کنید. سه امر ![]() هم به ما فرموده که از آنان دوریکنیم فحشاءنکنید. فحشاء گناه مخفیانه است مثلاً مردی با زنی یا زنی با مردی ارتباط نامشروع پیدا میکند. این کار آنها ازنظر دین فحشا است و کسی بهجز خود آنان و الله ربالعالمین از آن باخبر نمیشود. منکرهم گناه آشکار است مثلاً جنگودعوا و مشروبخواری و ایجاد سروصدا و گرانفروشی از گناهان آشکار و منکر هستند. ظلمهم به معنی پایمال کردن حقوق دیگران است. اگر ما مسلمانان به این شش مورد عمل کنی، برای دین و دنیایمان کافی است. محمد بن کعب القُرَظی یکی از عالمان قرن اول هجری است که میفرماید: «دَعانی عمروبن عبدالعزیز» روزی عمر بن عبدالعزیز خلیفۀ بنیامیه (رحمةالله علیه) مرا صدا زد فرمود: «صِف لي العَدلَ» عدل را برایم تعریف کن. محمد بن کعب فرمود: «بَخٍ سَئَلتَ عَن امرٍ حسیمٍ» بهبه سؤال خوبی از من کردی. چون عدل برای حاکمان خیلی مهم است. جناب خلیفه اگر میخواهید عدل را در جامعه پیاده کنی باید اینگونه باشی «کُن لِصَغیرِ النّاسِ أباً» با افراد صغیر جامعه مانند پدر برخورد کن، انگار که همه فرزندان تو هستند «وَلِکبیرِهِم إِبناً» و با بزرگترها هم نوعی برخورد کن که انگار ![]() فرزند آنان هستی. «وَ لِمِثل لَهُم أَخاً» با هم سن و سالان خود مانند برادر رفتار کن «وکذلک النِّساء» و با زنان هم همانگونه باش که گفتم. عزیزان من شاید گفتن این موارد و تفهیم معنای آنها راحت باشد ولی محتوی اجتماعی بسیار سنگینی دارند. کسی که فرماندار و امامجمعۀ شهر یا رئیس محکمه و اداره و یا نیروی نظامی و انتظامی است، اگر واقعاً به این سه جمله (عدل و احسان و کمک به ذی القربی) عمل کنند جامعۀ ما دارای آرامش و سعادت خواهد بود. «نتیجه» اسلام منهج حیات و قانون زندگی ماست که چگونه زندگی و نشستوبرخاست نماییم. اسلام به ما میفرماید: صادق باشیم و صادقانه زندگی کنیم. اسلام به ما میفرماید: ما امت محمدالمصطفی هستیم سعی کنیم با همدیگر صادق باشیم و صادقانه از پیامبر بزرگوار اسلام پیروی کنیم. ما نمیتوانیم مانند اصحاب پیرو رسولالله (ص) باشیم ولی ۵۰ درصد میتوانیم در این راه قدم برداریم. در سیرۀ پیامبر بزرگوار اسلام (ص) آمده است. روزی با یک نفر از اصحاب در زمینی گذر میکردند. شخصی از دور آنها را دید و به دنبال آنان رفت اما دید ![]() که جای دو پا پیداست درحالیکه میبایست جای چهارپا پیدا بود. به دنبال آنان رفت و گفت: دوست دارم این مسئله را برایم حل کنید که چگونه تنها جای دو پا معلوم است درحالیکه شما دو نفر بودید؟ عرض شد شخصی که جلو راه میرفت، محمدالمصطفی (ص) بود و کسی که به دنبالش بوده از اصحاب آن بزرگوار است و دوست داشته نوعی قدم بردار که حتماً جا پای رسولالله (ص) بگذارد تا ثابت کند حتی در راه رفتن هم پیرو پیامبر اسلام (ص) است. اگر نمیتوانیم اینگونه باشیم، میتوانیم چنددرصدی خوب باشیم و فرزندانمان را ادب و زنان و دخترانمان را نصیحتکنیم. بله عزیزان من؛ اسلام به من و شما میفرماید: با همدیگر برادر و با یکدیگر صادق باشیم حتی به ما دستور میدهد با کافران هم آرام و منطقی برخورد کنیم. این دین ماست. بحث دوم: کسب درسی از مکتب پیامبر بزرگوار اسلام (ص) رسول گرامی اسلام (ص) میفرماید: «إِنَّ اللهَ تَعالیٰ أَمَرَني بِمُداراةِ النّاسِ کَما أمَرَني بِإِقامَةِ الفَرائِض»ای مردم گوش کنید: خداوند متعال همان گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده ، به مدارا كردن با مردم نيز فرمان داده است . و امر فرموده در حد توان از اشتباه آنان گذشت و در حل مشکلتشان قدم بردارم و با آنان بهتندی برخورد نکنم؛ همچنان که به من امر شده نماز بخوانم، به مدارا و محبت با مردم هم امر شده است؛ یعنی ![]() پیامبر اسلام میفرماید: نمازخواندن من نزد خداوند متعال در ردیف برخورد درست با مردم قرار دارد. چند جمله: پیامبر بزرگوار ما در مسجد پیشنماز بود و مانند یک ماموستا در مسجد نماز میخواند و فقیر و ثروتمند و زن و مرد پشت سر ایشان نماز میخواندند و در محراب خطیب بود یاران میفرمایند: وقتی خطبه میخواند، خطبه ایشان به حدی تأثیرگذار و با اخلاص بود که همه ما میلرزیدیم و دچار یک نوع اضطراب میشدیم. آن بزرگوار در زندگیاش سیاسی و دیپلماس بود. برای نمونه به شاه ایران کسری و قیصر روم که در آن زمان دو ابرقدرت دنیا بودند نامه نوشت و آنان را به دین اسلام دعوت کرد. قیصر نامه را نگه داشت اما کسری نامه پیامبر اسلام (ص) را پاره کرد. یکی از بزرگان میگوید: ۶۰۰ سال از تاریخ نامۀ پیامبر اسلام (ص) به قیصر گذشت مهمان یکی از نوههای قیصر روم شدم. صندوقی آورد و نامه ای خیلی قدیمی به من نشان داد و گفت: این نامۀ پیامبر شماست که بعد از ۶۰۰ سال هنوز آن را نگه داشتهایم و هرچند پیرو رسول شما نیستیم اما نامۀ او برایمان متبرک و عزت است؛ ولی کسری بدون اینکه نامه پیامبر را بخواند در جلوی چشمان نماینده رسولالله (ص) و حاضرین نامه را پاره کرد و گفت: محمد (ص) کیست که من نامه او را بخوانم؛ خبر به حضرت محمد (ص) رسید، پیامبر (ص) فرمودند: کسری با این حرکتش حاکمیت و قدرت خودش را نیز از بین برد. ![]() پیامبر ما به کسری و قیصر و نجاشی حاکم حبشه نامه نوشت پس درواقع پیامبر ما یک دیپلمات هم بود و دیپلماسی ایشان بسیار قوی بود. پیامبر ما اهل وفا بود در بدر چند نفر اسیر شده بودند نزد ایشان رفتند که شاید با ضمانت آنان را آزاد کند اما فرمود این کار شدنی نیست و فرمود: «لَو کان المطعِم بن عدی حیّاً لاجبته» اگر مطعم که روزی از روزها در مکه بیکس بودم، خود و ۴ نفر از فرزندانش از من پشتیبانی کردند، زنده بود با ضمانت او همۀ این اسیران را آزاد میکردم. زیاد وقت شمارا نمیگیرم وقتیکه پیامبر اسلام بعد از سفر طائف میخواست به مکه برود همراهش زید را فرستاد مطعم بن عدی که در آن زمان کافر ولی باغیرت بود با فرزندانش پیامبر اسلام را ضمانت کردند و در محل مسجد جن دورش را گرفتند و به مکه و مسجدالحرام آوردند. ببینید پیامبر اسلام چقدر باوفا بود؟ درحالیکه اگر ما به نزدیکترین کس خود خدمت و احسان کنیم فردا این خدمت ما را به یاد ندارد و فراموش می کند. در بین اسرایی که در غزوه بدر اسیر شده بودند، یکی از آنان عموی پیامبر اسلام عباس بود که در آن زمان هنوز به اسلام ایمان نیاورده بود. عادت اسرا این بود پیراهن خود را به نشانۀ تسلیم درمیآوردند. پیامبر اسلام (ص) میفرماید: آن شب پیراهن کافی نداشتم به همه اسرا بدهم تا صبح غصۀ عباس را خوردم چون لباس کافی نداشتم برای همه ببرم. ولی تا صبح برای عباس عمویم غصه خوردم . پیامبر ما اهل گذشت و وفا بود؛ وقتیکه مکه فتح شد، یاران را از چند جهت به مکه فرستاد و فرمود: من از تنعیم وارد مکه میشوم. در برابر قبرستان ![]() قدیمی مکه روبروی قبر حضرت خدیجه ایستاد و حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه از همسرش خدیجه (رض) یاد کرد و فرمود: تو با مال و اولاد و زندگی خود به من کمک کردی و به حدی برای حضرت خدیجه دعا کرد، یارانش تعجب کردند. پیامبر عزیز ما علاوه بر اینها اهل گذشت بود مردم مکه ایشان را از مکه بیرون و یارانش را شهید کردند ولی وقتی ایشان مکه را فتح کرد، همه دشمنان را به مسجدالحرام آوردند و فرمود: شما با من بیوفایی کردید گوش کنید؛ من اهل وفا هستم، «أَنتُمُ الطُّلقاء» همۀ شما آزادید، بروید آزاد باشید. خلاصۀ کلام پیامبر ما به بازار میرفت اگر وضع بازار خوب بود، بازاریان را تشویق میکرد. یکبار کالایی را دید که از بالا خوب بود اما در زیر ویران بود فرمود: «مَنْ غَشَنا لَیسَ مِنا» هر کس به امت ما خیانت کند، از ما نیست. این پیامبر واقعاً از هر لحاظ یک انسان کامل بود و خداوند متعال بهعنوان رحمةللعالمین او را فرستاد و به حیات او قسم یاد فرمود. یادآوری اول: جملهای از امام محمد غزالی امام محمد غزالی مطلبی را در کتاب احیاء علوم الدین آورده است و میفرماید:ای مردم گوش کنید؛ نه عبادات شمارا مغرور و نه بیدینی شما را مأیوس کند.در میان بنیاسرائیل دو نفر مشهور بودند. یکی انسانی عابد که در میان بنیاسرائیل خیلی مشهور بود. دومی یک انسان شقی و شرور و راهزن و ظالم و کثیف بود. این دو در میان مردم به رجال دین و رجال بیدین در میان بنیاسرائیل مشهور بودند. ![]() روزی در راهی گذر میکردند درست در روبرو داشتند به هم نزدیک می شدند. عابد وقتیکه به مرد شقی نزدیک شد، سرش را چرخاند تا دچار گناه و قسوت قلب نشود. آن شخص شقی و قسیالقلب راهش را ادامه داد و میخواست نزد آن انسان عابد برود و با خود گفت: این شخص عابد انسان خوبی است شاید بهواسطۀ نزدیک شدن به وی دچار خیر شوم و با دعای وی من که گناهان زیادی مرتکب شدهام به سمت پروردگار برگردم. او به خاطر خیر به سمت انسان صالح آمد و اما آن انسان عابد به او پشت کرد تا او را نبیند. انسان شقی با دلی شکسته و ناراحت برگشت. شب فرارسید خداوند متعال به پیامبر آن عصر که حضرت هود بود، ابلاغ کرد و فرمود: ای هود، به آن دو نفر بگو هر دو را پاک کردم. عابد چون مغرور بود هر چه عبادت کرده بود، همه را پاک کردم و گناه آن انسان شقی را نیز چون به آن امید آمده بود خداوند متعال به خاطر آن شخص عابد به او به چشم رحمت بنگرد، پاک کردم. نتیجه: باید چهار رکعت نماز ما را مغرور نکند و کسانی را که لاابال و بیدین هستند، با قضاوت خود محکوم نکنیم. سعی کنیم آنان را به رحمت پروردگار تشویق نماییم چون هر کس حتی بیدین و کافر هم نباید از رحمت پروردگار مأیوس شود. پس در داستان این عابد و شقی برای ما ثابت شد عمر دنیا طولانی است و در تاریخ انسان شقی و عابد بسیار بودهاند و اینگونه خداوند متعال برخورد کرده و به حضرت هود فرموده است، عابد ازاینپس به فکر ![]() جبران باشد و شقی هم برنامهریزی کند کار شقاوت انجام ندهد. یادآوری دوم: جملهای از مالک بن دینار مالک بن دینار در ابتدا از افراد شرور و مسکر و مزاحم مردم بود ولی بعداً یکی از عرفای بزرگ تاریخ شد. او از عرفای اهل بصره است. اگر تذکره الأولیاء را ملاحظه کنید، میبینید که این انسان به کسی تبدیل شد صدها انسان مانند من را نصیحت میکرد. مالک بن دینار در شرححال خود میفرماید: من انسانی شرور و دائمالخمر بودم و همیشه در راه تاریک میرفتم. روزی به بازار بصره رفتم دیدم یک فرد قوی فرد ضعیفی را گرفت و هر چه داشت از وی گرفت و برد. باوجودآنکه خودم شرور بودم برای آن فرد فقیر خیلی ناراحت شدم که ذلیلانه به زمین افتاد. رفتم و سینۀ خود را سپر کردم و آنچه را آن فرد قوی از فرد ضعیف گرفته بود، پس گرفتم و تقدیم مرد ضعیف کردم. فقیر تبسمی کرد و با آن تبسم دلخوش شدم. فقیر راه افتاد راه را بر او گرفتم و گفتم: من گناهکارم، وقتی به منزل رسیدی، خود و خانوادهات مرا دعا کنید. آن شب خوابیدم و فردا تحولی در فکر و عمل و عقیدۀ من ایجاد شد و زندگی و سیمای من دچار تغییر و مملو از نور ایمان شد و به این نتیجه رسیدم این تغییر به خاطر کاری بود که برای آن شخص فقیر انجام دادم. ![]() برادران و خواهران محترم تا برایتان امکان دارد افراد فقیر و محتاج و گرفتار و مظلوم و بیکس را از خود مرانید و به آنان کمک کنید. خداوند متعال به دنبال بهانهای میگردد که من و شما انجام دهیم و از گناه و اشتباه ما چشمپوشی کند. یادآوری سوم: جنایات رژیم صهیونیستی و جشن کریسمس بنده دوست دارم از اوضاع دنیا بیخبر نباشیم.؛ دیروز که ۲۵ مارس مصادف با روز ولادت حضرت عیسی (ع) بود؛هم خبرهای خوب و هم خبرهای بد شنیدهایم. حضرت عیسی یکی از پیامبران اولوالعزم است. یهود در تورات تحریف شده میگویند: ما عیسی را کشته و در خاک فلسطین ترور کردهایم اما قرآن به ما میفرماید: یهود دروغ میگویند. معالوصف امروز یهود و نصارا علیه ما دستبهیکی کردهاند و نمونهاش لبنان و غزه است. امروز مردم سوریه شخصی ظالم را از کشورشان بیرون کردهاند اما به آنان اجازه نمیدهند چشم باز کنند. دیروز رژیم ملعون صهیونیستی آنچه در توان داشت علیه یمن انجام داد. قوم یمن مردم فقیری هستند که تا نان دارند آب ندارند و تا آب دارند نان ندارند و این قوم خیلی ساده زندگی می کنند ، حتی در پوشیدن لباس؛ ولی شجیع اند. دیروز منابع آب و نفت و گاز و فرودگاه آنان توسط اسرائیل غاصب مورد هدف قرار گرفت و تقریباً بسیاری از قدرت و امکانات آنها از بین رفت. درحالیکه هواپیماهای رژیم صهیونیست از روی اراضی قطر یا امارات یا سعودیه به تأسیسات یمن حمله کردهاند و گرنه اسرائیل با یمن مرز مشترک ندارد. ما هم غیر از غصه و افسوس نمیتوانیم چیزی بگوییم؛ لذا ضمن آنکه این کارها را محکوم و بر آمریکا و انگلیس و صهیونیست لعنت میفرستیم، چیزی از دستمان برنمیآید. اللهم انصرهم یا رب العالمین جملۀ آخر؛ امروز دوستان ثبت احوال در حیات مسجد میز خدمت گذاشته اند. ادارۀ ثبت احوال از ولادت تا فوت در خدمت مردم هستند، ما ضمن تبریک هفتۀ ثبت احوال به این عزیزان، از درگاه حق سبحان برای آنان آرزوی توفیق و عزت و سلامتی را داریم. والسلامعلیکم و رحمةالله و برکاته |














نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد