1ـرواج این باور اشتباه که: هیچ کس صادق نیست؛ و به کسی نباید اعتماد کرد. بنابراین اعتماد ( سرمایه اجتماعی ) در آن به شدت لطمه دیده و بسیار کمرنگ است.
2ـضعف شدید کار گروهی و جمعی؛ و کمبود انجمنها، سندیکاهها، سازمانهای مردم نهاد، جمعیتها ، … و حتی وجود دیدگاه منفی نسبت بدانها و اعضایشان. کار به جایی رسیده که به عکس جوامع پیشرفته و مدرن، اگر کسی در هیچ تشکل گروهی و جمعی حضور نداشته باشد، آن را سند افتخارخود می داند.
3ـاکثر افراد جامعه از بروز دیدگاه و نظر خود به صورت شفاف واهمه دارند؛ و به جای نقد صریح و مستند، غالبا با ادب و ادبیات خاصی به نقدهای محفلی مشغول اند؛ یا در دنیای مجازی به نامهای مستعار، قلم فرسایی می کنند.
4ـاکثر افراد به خاطر حفظ یا افزایش منافع خود و یا ترس از دست دادن آنها، حاضر به حق گویی یا جانبداری صریح از حق نیستند.
5ـشایعه پراکنی و برچسب زنی امری رایج می باشد. متاسفانه اکثر افراد بدون تامل درباره شنیده ها و بررسی دقیق آنها و همچنین طلب دلایل متقن از گویندگان ـ به خصوص در موارد مهم و حیاتی ای که به آبروی افراد و خانواده ها و مسئولین مربوط می شود ـ، آنها را به راحتی پذیرفته و خود نیز پخش می کنند.
6ـجایگزینی روابط به جای ضوابط، در بسیاری از امور و کارها.
7ـعدم وجود نقد و نقد پذیری؛ و چشم پوشی و دم فرو بستن در برابر کارهای غیر قانونی و حتی خلاف قانونی همدیگر.
8ـبی تفاوتی اکثر مردم نسبت به مسایل و قضایای جامعه.
9ـواسطه شدن مردم و در برخی موارد افراد وجیه و دارای مسئولیت، جهت چشم پوشی و جلوگیری از برخورد قانونی با متخلفین در زمینه های مختلف.
10ـضعف شدید فرهنگ اختلاف، تمرین دمو کراسی، مدارا و رواداری ( تسامح).
فعالیت اجتماعی و خدمت در چنین جامعه ای نیازمند دردمندی و دلسوزی، کاردانی، حکمت، صداقت در قول و شجاعت در عمل، نفس طویل و آمادگی پرداخت هزینه است.
معقول و منطقی این است که کاندیداهای محترم شورا با علم به وجود چنین ویژگیهایی در جامعه و با آمادگی، به عرصه رقابت انتخاباتی وارد شده باشند. بنابراین انتظار می رود این عزیزان با مشاهده کارشکنی ها، سنگ اندازیها، نامهربانیها و بی مهریهای برخی از مردم و حتی ـ گاهی ـ مسئولین، دلسرد نشده و دست از کار نکشند؛ و در راستای خدمت و بهره مند کردن مردم از حقوق خود یا استیفای آن، در حد وسع و توان، تلاش نمایند.
در شرایط فعلی پیشنهادهای ذیل را جهت این عزیزان، خالی از لطف نمی بینم:
1ـبهره گیری از راهنمایی و مشاوره ی افراد متخصص و متعهد در زمینه های مختلف.
2ـآگاه کردن مردم از روند امور و افزایش فرهنگ شهروندی آنان با اطلاع رسانی دقیق و فعال نمودن کمیسیونهای مربوطه.
3ـشرکت دادن خبرنگاران در جلسات شورا ـ به خصوص جلسات تصمیم گیری درباره موضوعات مهم مربوط به شهر ـ ، مطابق ضوابط و مقررات.
4 ـپیگیری جدی و قانونی پرونده فساد اقتصادی شورا و شهرداری و … ـ در صورت وجود آن ـ وپرهیز از پیشداوری و اعلام نظرهای غیرمستند.
5ـقربانی کردن منافع و مصالح فردی در پای منافع و مصالح جامعه؛ و خارج کردن شورا از حالت دو قطبی.
6ـعدم غفلت از وظیفه ی اصلی خود ( برنامه ریزی و اقدام عملی در راستای عمران و آبادانی شهر و … )، به علت پرداختن به مسایل فرعی و حاشیه ای.
امید که مردم نیز نسبت به جامعه و مسائل و قضایای اطاف خود بی تفاوت نبوده و در حد توان جهت اصلاح آن گام بردارند.از قالب تماشاگری بیرون آمده و بازیگر شوند؛ و دنیای خود را حداقل به اندازه ی جامعه خود، گسترش دهند؛ زیرا به گفته یکی از بزرگان: دنیای هر کسی به اندازه ی بازیگری اوست، نه تماشاگریش.
آرزومند خدمت دلسوزانه ی نمایندگان شورای شهر پاوه
حیدر غلامی 30/9/1392
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد